Saturday, August 29, 2009

بنویس عدم پیگیری ایران، بخوان قدرت قذافی

دبيرکل سازمان توسعه بشري عربي - آفريقايي، آزادي "عبدالباسط علي المقرحي" افسر اطلاعاتي ليبي و متهم به طراحي انفجار لاکربي از سوي انگليس را پيروزي بزرگي براي ليبي دانست."احمد امبارک الشاطر" روز سه شنبه در گفت وگو با برنامه "مسايل آفريقا" شبکه خبري "العالم" از دمشق پايتخت سوريه، اظهار داشت: بي شک المقرحي قرباني توطئه بزرگ به همان ابعادي شده است که دولت سابق آمريکا از آن براي اشغال عراق استفاده کرد.
دبيرکل سازمان توسعه بشري عربي - آفريقايي، به اقدام غرب در محاصره بيش از 14 ساله ليبي و زيان هاي ناشي از آن بر اين کشور اشاره کرد و گفت : آزادي المقرحي به دلايل انساني نبوده است.الشاطر گفت: بي گناهي کامل المقرحي در واقعه لاکربي ، اقتدار و نيرومندي ليبي و درايت سرهنگ "معمر قذافي" رهبر ليبي از جمله دلايلي است که انگليس تصميم به آزادي المقرحي گرفت.وي همچنين وجود هرگونه قرارداد تجاري بين ليبي و انگليس و ربط آن به آزادي المقرحي را رد کرد .
تابناک
وقتی هنگام ورود عبدالباسط القراحی به خاک لیبی مردم در فرودگاه پایکوبی می کنند و زمان پایین آمدنش از پله های هواپیما سرود ملی لیبی از بلندگوهای فرودگاه پخش می شود .. یعنی چه؟ به گمانم این به معنای پیروزی لیبی است . حال چه فرقی می کند فرد آزاد شده که باشد! اصل این است که کشور لیبی به یک پیروزی دیپلماتیک در سطح بین المللی رسیده و این نشان دهنده چیزی نیست جز قدرت لیبی!
شاید بگن: قذافی برای این موفقیت هزینه زیادی پرداخت کرده ... اما من در جواب می گم: هر موفقیتی هزینه ای دارد و با هر هزینه ای پیروزی، پیروزی است و کسی در این پیروزی موفق تر است که هزینه ی کمتری پرداخت کرده باشد. مسلما این معامله بین المللی دو سمت پیروز داشته (غرب و لیبی) و به قولی برد-برد است. مانند آزادی خبرنگاران آمریکایی در کره شمالی و دقیقا برعکس آزاد کردن ملوانان انگلیسی توسط دولت نهم!
تا قبل از آزاد شدن عبدالباسط القراحی توسط قذافی فکر می کردم عدم پیگیری ایرانه که امام موسی صدر(حفظه الله) بعد از 31 سال هنوز در بنده، اماااا امروز فهمیدم که این قدرت دیکتاتور ملعون معمر قذافی است که مانع از آزادی امام موسی و حتی پیگیری طرف ایرانی است!
آری، ایران پیگیری نمی کند چون قدرت پیگیری همچین قضیه ای را ندارد و شاید به همین علت است که در دولت نهم سعی در مختومه جلوه دادن این قضیه کردند تا با بستن پرونده امام موسی صدر سرپوشی بر این عدم توانایی دیپلماتیک دولت گذارند و این یعنی پاک کردن صورت مسئله، همان کاری که دولت نهم در انجام آن مهارت خاصی دارد.
تازه امروز می فهمم که چرا در قضیه امام موسی صدر واژه "پیگیری" به "بحران پیگیری" و سپس به "عدم پیگیری" تبدیل شده ... متاسفانه علت تمام این تحولات در دو کلمه است و آن هم "قدرت قذافی" است!

Saturday, August 22, 2009

دولتمردان ایران باید از قذافی یاد بگیرند


عبدالباسط المقرحي از متهمان حادثه لاکربي آزاد شد
اسکاتلند امروز عامل لیبیایی انفجار هواپیمای مسافری پان امریکن بر فراز لاکربی در سال 1988 را از زندان آزاد کرد.
المرقحی که تبعه لیبی است و به سرطان پرستات مبتلاست، به اتهام دست داشتن در انفجار هواپیمای پرواز شماره 103 پان آمریکن بر فراز روستای لاکربی در سال 1988 که به کشته شدن 259 سرنشین هواپیما و 11 نفر از اهالی روستا منجر شد، در زندان بود.
این حادثه تروریستی را عموما حمله ای به ایالات متحده تلقی کردند چون 189 نفر از قربانیان آمریکایی بودند. ماجرای لاکربی تا پیش از حوادث تروریستی 11 سپتامبر 2001 مرگبارترین حمله به شهروندان آمریکایی تلقی می شد.
المقراحي پس از کش و قوس هاي فراوان در سال 2001 در دادگاه اسکاتلند به اتهام بمب گذاري در پرواز شماره 103 شرکت هواپيمايي پان آمريکن در سال 1988 مجرم شناخته و به حبس ابد محکوم شد.
دولتهای آمریکا و انگلیس، لیبی را مسئول بمبگذاری در این هواپیما معرفی کردند که به وضع تحریمهای بین المللی علیه لیبی منجر شد. در سال 2003 دولت لیبی رسما مسئولیت بمبگذاری در یک هواپیمای مسافربری شرکت پان امریکن در سال 1988 را قبول کرد.عبدالباسط مقرحی تنها فردی است که در ارتباط با این بمبگذاری محکوم شده است، البته او همواره گفته که بیگناه است. با وجود این مخالفتها، صدها نفر از مردم لیبی دیروز پنجشنیه در فرودگاه این کشور به استقبال وی آمدند.مردمی که به استقبال المقرحی آمده بودند، پرچمهای لیبی و اسکاتلند را در دست داشتند و سرود ملی لیبی نیز از بلندگو پخش می‌شد. وکیل "عبدالباسط المقرحی " اعلام کرد که موکلش از اعلام حکم آزادی ‌خود بسیار خوشحال است، اما بر صدور حکم برائت وی اصرار دارد و محکومیت خود را توهین ‌آمیز می‌داند.المقرحی به دلیل ابتلا به سرطان پروستات از زندان آزاد شده است.
تابناک و همشهری آنلاین و خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
وقتی چشمم به این خبر خورد برق از چشمام پرید و با وجود اینکه از خستگی قابلیت ایستاده خوابیدن را داشتم پای کامپیوتر اومدم تا تو وبلاگ یه مطلب در موردش بنویسم.
این خبر رو می خوام از چند جهت با قضیه آزاد کردن امام موسی صدر (حفظه الله) مقایسه کنم:
۱. عبدالباسط المقرحي یه جنایت کاره که دستش به خون ۲۷۰ نفر انسان بی گناه آلوده شده اما امام موسی صدر ، رمز طایفه شیعه و در یک کلام افتخار شیعیان جهانه که جون هزاران هزار انسان را نجات داده است .
۲. معمر قذافی برای آزادی این جانی تبعه لیبی که به حبس ابد محکوم شده است خودشو به در و دیوار زد و در هر جلسه ای که حاضر می شد این قضیه را با افراد مرتبط مطرح می کرد اما این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران که ادعای پیروی از مولا علی (ع) را دارد هیچ اقدام خاصی برای آزادی اولاد پیغمر ، امام شیعیان لبنان ، افتخار شیعیان جهان و تبعه کشور خود طی 31 سال نکرده است !!!
3. معمر قذافی دیوانه که تا به امروز همواره مسخره اش می کردم با غیرت نداشته اش توانست یک تبعه زندانی اش را به بهانه مریضی او به لیبی باز گرداند اما جمهوری اسلامی ایران با غیرت! (که در این قضیه چیزی از آن ندیده ایم!) نمی تواند امام محرومان و یکی از بزرگترین مراجع تشیع را که از قضا ایرانی هم است ، به دلیل کهن سالی و ... از چنگال قذافی ملعون نجات دهد تا این باقی مانده عمرش را در کنار خانواده اش و نه در زندان سپری کند.
4. عبدالباسط المقرحي که در دادگاه رسمی به جرم کشتن 270 نفر به حبس عبد محکوم شده بود با پیگیری نسبتا خوب معمر قذافی رهبر کشورش آزاد شد اما امام موسی صدر که در یک دادگاه صحرایی و به جرم انسان دوستی محکوم به حبس ابد شده است با عدم پیگیری دولتمردان کشورش هنوز در زندان است .
5. آزادی این جانی نشان دهنده دیپلماسی قوی دولتمردان معمر قذافی و عدم آزادی امام موسی صدر نشان دهنده ضعف ابرقدرت خاورمیانه و غرب آسیا یعنی جمهوری اسلامی ایران در حفظ و حراست از شهروندان ایران است .
و چندین و چند نکته قابل مقایسه دیگر . اما جالب اینجاست که این دو قضیه با هم یک وجه اشتراک هم دارند و آن این است که آزادی این جانی از زندان و عدم آزادی امام موسی صدر هر دو نشان دهنده پیروزی معمر قذافی در مناسبات کشور لیبی با جهان است ... ای کاش مسئولان کشور ما قدری از معمر قذافی رهبر لیبی درس دیپلماسی می آموختند .
و در آخر از تمام کسانی که می توانستند و می توانند امام موسی صدر را آزاد کنند امااا نکردند و نمی خواهند بکنند روی بر می گردانم و در این شب خجسته (شب اول ماه مبارک رمضان) دست به سوی آسمان دراز می کنم و از خدای موسی آزادیش را می خواهم .... اللهم فک کل اسیر

Tuesday, August 18, 2009

هشدار قذافی به ایران؛ یا راه من یا راه صدام حسین


معمر قذافی رهبر لیبی ضمن "گستاخانه" توصیف کردن رفتار ایران در برابر غرب، نسبت به تکرار سرنوشت عراق صدام حسین برای جمهوری اسلامی هشدار داده و تاکید کرده است که چالش‌ها بزرگتر و فراتر از توانایی ایران برای مقابله با آنهاست.
مقام‌های ایرانی هنوز نسبت به سخنان آقای قذافی واکنش نشان نداده‌اند، اما خبرگزاری نیمه رسمی فارس به نقل از یک روزنامه اماراتی گزارش داده است که لیبی اظهارات "منسوب" به سرهنگ قذافی را تکذیب کرده است. آقای قذافی به رغم آنکه پس از حمله آمریکا و متحدانش به عراق، تمام برنامه هسته‌ای خود را برای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فاش کرد و بدین وسیله راه بهبود روابط خود را با دنیای غرب گشود، از اظهار نظر منفی علیه برنامه هسته‌ای ایران خودداری کرده است.درست اما در زمانی که به نظر می‌رسد بحران هسته‌ای ایران وارد فاز تازه‌ای می‌شود، آقای قذافی با انتقاد شدید از رفتار ایران، جمهوری اسلامی را به اجتناب از پیمودن راه عراق فرا خوانده است. هشدار معمر قذافی در مورد امکان تکرار سرنوشت عراق برای ایران به معنای آن است که وی از ایران می‌خواهد که راه لیبی را در پیش گیرد چرا که وی خود نیز از بیم دچار شدن به سرنوشت صدام حسین، از ادامه برنامه هسته‌ای خود به طور کامل صرف نظر کرد.البته لحن سخنان آقای قذافی خارج از عرف دیپلماتیک است، اما وی به عنوان رهبری شهرت دارد که چندان در قید و بند عرف دیپلماتیک نیست.در واقع سخنان آقای قذافی در باره ایران نشان می‌دهد که وی از سیاست هسته‌ای ایران فقط نگران نیست، بلکه نسبت به آن عمیقا خشمگین است. خشم آقای قذافی از ایران ظاهرا به این دلیل است که وی اصرار ایران بر مقابله با غرب را به نحوی به معنای بی‌اعتباری خط مشی صلح جویانه خود در برابر آمریکا و اروپا در نزد توده‌های عرب و مسلمان می‌داند.آقای قذافی در طول جنگ سرد و سال‌های پس از آن علاقمند بود که به عنوان رهبری کاملا رادیکال و انقلابی در جهان عرب شناخته شود و البته با اقدام‌های جنجالی و پر سر و صدای خود توانسته بود چنین تصویری از خود به نمایش بگذارد. ما از زمانی که آقای قذافی تصمیم گرفت که به جای رویارویی با غرب سیاست همکاری را در پیش گیرد، چهره انقلابی‌اش در سطح جهان به سرعت محو شد و این مساله گویا چندان انگیزه‌های "ماجراجویانه" او را ارضاء نمی‌کند.به نظر می‌رسد که آقای قذافی فکر می‌کند که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران، در حال پر کردن جای قبلی او در جهان اسلام و عرب به عنوان رهبری رادیکال و پر سر و صدا است و از همین رو، در صدد بر آمده است تا با ادبیاتی خشمگینانه، عاقبت چنین رفتاری را سرنوشت صدام حسین نشان دهد. با این حال، اظهارات آقای قذافی علیه ایران، ممکن است دلایل سیاسی نیز داشته باشد. دیوید ولش معاون وزیر خارجه آمریکا قرار است هفته آینده راهی طرابلس شود تا زمینه مبادله سفیر بین آمریکا و لیبی را فراهم کند.آقای قذافی که تاکنون بارها گلایه کرده است که متناسب با انعطاف و سازش خود در برابر غرب، امتیاز لازم را از آنها کسب نکرده است، قاعدتا گام تازه آمریکا برای عادی سازی روابط را امتیازی برای خود تلقی می‌کند و از همین رو، همزمان با بهبود رابطه‌اش با آمریکا می‌کوشد تا از ایران فاصله بگیرد. به نظر می‌رسد اصرار ایران و متحدان شیعه‌اش در لبنان برای پیگیری ماجرای مفقود شدن موسی صدر رهبر شیعیان لبنان، یکی دیگر از دلایل ناراحتی آقای قذافی از جمهوری اسلامی است.با آنکه آقای احمدی نژاد در پی بهبود رابطه با لیبی بوده و به همین جهت، وی پرویز داودی معاون اول خود را در دی ماه قبل عازم لیبی کرد، اما اقدام رئیس جمهور ایران با انتقاد شدید محافل حکومتی ایران روبرو شد.منتقدان آقای احمدی نژاد را به بی اعتنایی نسبت به سرنوشت آقای صدر متهم کردند و احتمالا به همین علت، سیاست نزدیکی آقای احمدی نژاد به لیبی نیز متوقف شد. به هر حال، به نظر می‌رسد که از نگاه آقای قذافی، کشورهای متهم به داشتن برنامه سلاح‌های کشتار جمعی فقط دو راه پیش رو دارند. راه اول اینکه راه لیبی را در پیش گیرند و با دشمنان خود سازشی تاریخی کنند و یا اینکه با ایستادگی بر موضع خود به سرنوشت صدام حسین دچار شوند. بنابراین، معمر قذافی صرف نظر از انگیزه‌هایش از ایرانی‌ها می خواهد که راه او را دنبال کنند.
احمد زیدآبادی - تحلیلگر مسایل ایران
بی بی سی فارسی

Friday, August 14, 2009

دیپلمات لیبیایی : امام موسي صدر هنوز زنده است

[gaddafi+-+free+imam+sadr.jpg]

يک منبع ديپلماتيک ليبيايي که از نظام معمر قذافي رهبر ليبي جدا شده است ، به " الجزاير تايمز " گفت سيد موسي صدر رهبر جنبش محرومان لبنان ، هنوز درقيد حيات است و زيرنظر دستگاه هاي امنيتي ليبي و درمکاني بسيار ويژه نگاهداري مي شود.

به گزارش العالم، سيد موسي صدر موجبات نگراني بسياري از گروه هاي لبناني را که وي توانست طرح هاي ويرانگر آن ها را نقش بر آب کند ، فراهم کرده است.

يک گروه فلسطيني در لبنان سعي داشت موسي صدر را ترور کند و وي درواکنش گفت : عمامه من ، از مقاومت فلسطين حمايت خواهد کرد . اين روزها مصادف با سالروز ناپديد و ربوده شدن موسي صدر در ليبي است.
شايان ذکر است که سيد موسي صدر در تاريخ 25/8/1978 به همراه شيخ محمد يعقوب پدر حسن يعقوب نماينده
لبناني و عباس بدرالدين (خبرنگار ) در سفري رسمي وارد ليبي شد و در هتل الشاطي در طرابلس غرب مهمان مسئولان ليبيايي شدند.

رسانه هاي گروهي ليبي هيچ خبر يا گزارشي درباره رسيدن امام موسي صدر به ليبي و رويدادهاي سفر وي به اين کشور و ديدار وي با معمر قذافي رهبر ليبي يا ديگر مسئولان ليبيايي منتشر نکردند. وي آخرين بار در ظهر روز 31/8/1978 با دو همراهش در ليبي مشاهده شد.

بعد از اينکه هيچ خبري از وي و همراهانش به دست نيامد ، سر وصدايي جهاني درباره ناپديد شدن آنان به پا خاست و مسئولان ليبيايي در تاريخ 18/9/1978 اعلام کردند که آن ها بعدازظهر روز 31/8/1978 سوار برهواپيماي " آليتاليا " ، طرابلس غرب را به مقصد ايتاليا ترک کردند.
چمدان هاي موسي صدر و نيز شيخ محمد يعقوب در هتل " هوليداي ان " رم پايتتخت ايتاليا پيدا شد.

مسئولان قضايي ايتاليا تحقيقات گسترده اي را درخصوص اين قضيه آغاز کردند و بعد از اينکه ثابت شد که امام موسي صدر و همراهان او وارد خاک ايتاليا نشده اند ، نتيجه اين قضيه دادستان کل دادگاه رم در تاريخ 12/6/79 شد حکمي مبني بر مسکوت ماندن اين قضيه صادر کند.
در نتيجه تحقيقات گسترده ، دادستاني کل ايتاليا در تاريخ 19/5/ 79 به اين نتيجه رسيد که آن ها اصلا" ليبي را ترک نکرده اند.

به گفته اين ديپلمات جدا شده از نظام ليبي ، پرونده سيد موسي صدر و همراهان او به دست شخص معمر قذافي و سه نفر از مسئولان نظام وي است.

به اعتقاد اين شخص ، اطلاعات بررسي شده در ابتدا حاکي از آن بود که صدر فورا" کشته شده است و سرهنگ قذافي وي را به يک گروه فلسطيني تحويل داده تا او را اعدام کند اما واقعيت اين است که موسي صدر همچنان زنده است و پا به سن گذاشته و ده ها کتاب تاليف کرده است و ..
اين ديپليمات درباره بسته شدن اين پرونده توسط معمر قذافي گفت فشارهاي عربي و اسلامي بايد به بالاترين حد برسد تا اين پرونده بسته شود ؛ همانطور که پرونده لاکربي و ديگر پرونده ها بسته شد.

آیا چادر قذافی در فضای سبز پاستور بر پا می شود !!؟


آیا چادر قذافی در فضای سبز پاستور بر پا می شود !!؟

قضیه قذافی و چادرش به مثال شمس و مولانای ماست .. او گویی برای آنکه ثابت نماید افریقایی است در چادر می زید! و جالب آنکه چادر خویش به این لنگه و آن لنگه دنیا نیز می برد تا ترک عادت ننماید .. که ترک عادت موجب مرض است .. و بدین سبب است که امیر المومنین معمر قذافی از هر درد و مرضی مبرا است ( علی الخصوص جنون) !!!

چادر قذافی

چندی پیش با برخی از هم مکتبان ، بحث آن شد که آیا معمر چادر خویش به ایران آورد تا ما از زیارت این چادر گران سنگ بی بهره نمانیم ؟

یکی از مریدان احمدی گفت : خیر .... و نفی این حقیقت از سوی وی بدان سبب بود که از پایه با آمدن قذافی مخالف بود و بر این اندیشه پایبند که احمدی هر کس و بی کسی را به این مرز و بوم دعوت نمی کند . حال آنکه غافل بود احمدی سنگ در ته چاه انداخته و دگر کاری از کس بر نمی آید .

یکی دیگر گفت : به فرض آنکه قذافی به ایران بیاید .. مگر در ایران کاروانسرا (هتل) نداریم که در هنگام اقامتش در این سرزمین پاک در آنجا سکنی گزیند ؟

و من در جوابش تیتر های خبری زیر را قرائت کردم :

سفر به فرانسه : ... معمر قذافی در پی سفر خود به فرانسه از اقامت در کاخ الیزه سر باز زد و به رسم سنت صحرا تصمیم گرفت در چادر اقامت کند. چادر وی در محوطه هتل مارینی در کنار کاخ الیزه برپا شد. تمامی محافظان وی را زنان تشکیل می دهند که همراه وی به پاریس سفر کرده اند ...

سفر به روسیه : ... چادر قذافي بار ديگر دردسرآفرين شد. رهبر ليبي در سفر اخير خود به روسيه، مقامات مسكو را با برپا كردن چادرش شگفت زده كرد. بسياري از دست‌اندركاران اين سفر، به مدت چند ساعت در تكاپو بودند تا بتوانند محل مناسبي را براي برپا كردن چادر معمر قذافي بيابند ... در همين حال چگونگي نصب چادر رهبر ليبي در باغ تاينيتسکي در کاخ کرملين که در پروتکل ليبي و روسيه قيد شده بود ميان هيات همراه ليبي و روسي مورد بحث قرار گرفت و عمليات نصب آن آغاز شد ...

سفر به ایتالیا : ... سرهنگ معمر قذافي درطول اقامت چهار روزه خود در رم پايتخت ايتاليا در چادر سنتي که براي او و همراهان وي در يکي از پارک هاي پايتخت برپا شده است اسکان خواهد يافت برپايي چادر وي در پارك "فيلا پامفيلي " رم نيز با اعتراض سازمان هاي محيط زيست و برخي از نمايندگان پارلمان ايتاليا روبه‌رو شد ...

سفر به اوکراین : قذافی همیشه طی سفرهای خارجی خود از اقامت در هتل و آپارتمان های مرفه امتناع کرده و چادر بدوی خود را برپا می کند. طبق اطلاعات موجود از منابع آگاه، گروه تدارک سفر رهبر انقلاب لیبی که پیشتر وارد مینسک شده است، چادر وی را در محوطه رزیدنس دولتی "زاسلاوال" برپا کرده است...

سفر به اجلاس گروه هشت : ... قذافي در نشست گروه هشت، چادر خود را در ورزشگاه فوتبال لاكويلا بنا كرد. نشست‌هاي گروه هشت نيز با توجه به زلزله شهر لاكويلا و آواره شدن هزاران نفر در اين شهر برگزار شده است...

و حال سوال اینجاست : به راستی قذافی چادر خویش در کجای تهران بر پا می کند ؟

با توجه به سرگذشت مللی که تا به امروز میزبان این موجود ناشناخته بوده اند و نیز مهمان نوازی بی نظیر دولتمردان جمهوری اسلامی ایران به نظر می رسد که چادر زیبای قذافی در فضای سبز پاستور بر پا شود .. و چه ننگ آور برای ایران و ایرانی ..

قذافي: انجيل كنوني انجيل واقعي نيست !!!

معمر قذافي رئيس جمهور ليبي گفت " انجيلي كه در حال حاضر موجود است انجيلي نيست كه خداوند بر حضرت عيسي نازل كرده است."به گزارش خبرگزاري انتخاب به نقل از خبرگزاري المان از اگادس نيجر ، معمر قذافي جمعه پس از نماز مغرب و عشا كه با حضور صدها هزار نفر از نقاط مختلف جهان در شهر اگادس نيجر برگزار شد گفت " انجيلي كه در حال حاضر در دست ما وجود دارد انجيل واقعي نيست چرا كه در انجيل واقعي امده است پس از عيسي پيامبري خواهد امد كه نامش محمد است. واين آن چيزي است كه در ان كتاب مقدس به ان تاكيد شده است."
وي با اشاره به اينكه وجود چند دين مختلف بعد از حضرت محمد (ص) يك اشتباه تاريخي است و دين بعد از محمد (ص) بايد يكي باشد تاكيد كرد " عيسي (ع) نه به صليب كشيده شده و نه كشته شده است بلكه ان شخصي كه به صليب كشيده شده شخصي غير از عيسي (ع) بوده است."
رئيس جمهور ليبي در سخنان خود به مناسبت ميلاد پيامبر اسلام كه عمر البشير رئيس جمهور سودان ، ممدو طنجه رئيس جمهور نيجر ، توماني توره رئيس جمهور مالي ، ادريس دبي رئيس جمهور چاد و فرزند محمد فال رئيس شوراي انتقالي موريتاني نيز حضور داشتند اين سوال را مطرح كرد كه چرا تاريخ بر مبناي وفات حضرت محمد (ص) محاسبه نمي شود ، چرا تاريخ بر اساس ميلاد عيسي (ع) است نه بر اساس وفات محمد (ص) ؟"

وي تاكيد كرد " نمازي كه در حال حاضر پيروان عيسي (ع) اقامه مي كنند ان نمازي نسيت كه عيسي (ع) و پيروانش مي گذاردند."

منبع

معمر قذافی موجودی ناشناخته

... مهمترين حاشيه اجلاس سران افريقا و اروپا، شخصيت معمر قذافي بود، که با برپا کردن چادر در اطراف هتل محل اقامت سران، حاضر به سکونت در هتل نشد!

رهبر انقلاب ليبي در اقدامي جديد طي سفر خود به فرانسه براي اقامت 5 روزه در پاريس، از يک هفته پيش در مرکز اين شهر خيمه اي عربي به سبک خيمه اعراب بياباني برپا کرده و از مهمانان خود در اين خيمه استقبال مي کند.

بسياري از تحليل گران سياسي و شهروندان جهان عرب، معمر قذافي را يک نابغه در رفتارهاي سياسي مضحکانه مي دانند که هر از چندگاهي با رفتارهاي عجيب و خنده دار خود، تيتر يک روزنامه هاي جهان عرب را به خود اختصاص مي دهد.قذافي طي اقدامي ديگر نيز در سال 2005 در نشست سران عرب در الجزاير خود را رهبر رهبران عرب ناميد و تعجب تمام حاضران را برانگيخت.

دقايقي بعد نيز اعلام کرد: چرا اسرائيلي ها و فلسطيني ها در کنار يکديگر زندگي نمي کنند و يک کشور مشترک به نام اسراطين تشکيل نمي دهند؟

اين سخن قذافي به شدت مورد تمسخر روزنامه ها قرار گرفت به طوري که نوشتند: آقاي قذافي، چرا در کلمه اسراطين، اول بخش اسرا از کلمه اسرائيل است را آورده ايد و بعد بخش طين که از کلمه فلسطين است؟

از رفتارهاي ديگر رهبر ليبي که تعجب همگان را بر مي انگيزد اينست که وي اساسا يک فرد سيگاري نيست، بلکه همه ساله در نشست سران عرب در سالن نشست و در حين برگزاري مراسم، سيگار برگ مي کشد.

از نکات ديگر تعجب برانگيز تيم حفاظتي وي است. قذافي در يکي از نشست هاي سران عرب که در شرم الشيخ در مصر برگزار شد، حدود 50 زن غول پيکر را براي حفاظت از جان خود به عنوان تيم حفاظتي استفاده کرد.

رهبر ليبي در سال 2001 نيز براي حضور در نشست سران عرب در اردن بيش از 200 نفر نيروي حفاظتي را به همراه خود به اردن برد.

تيپ ظاهري و لباسهاي معمر قذافي هم نکته قابل توجهي است. زيرا وي در مراسم مختلف با لباسهاي عجيب و رنگارنگ حاضر مي شود.

و مطلبي جالب اينکه

فيلم سينمايي پرخرج "ظلم: سالهاي عذاب" به کارگرداني فيلمساز مشهور سوريه اي "نجده انزور" کليد مي خورد.
اما کجاي اين خبر جالب است؟
اين که فيلم مزبور بر اساس داستاني از معمر القذافي رئيس جمهور ليبي ساخته خواهد شد!
و جالبتر اينکه: هزينه ساخت اين فيلم بر اساس گفته هاي کارگردانش بالغ بر ?? مليون دلار خواهد بود!
قرار است هنرپيشه هاي بزرگي چون آنتوني هاپکينز ، کوين اسپيسي ، بن کنگسلي و عمر الشريف در اين فيلم به ايفاي نقش بپردازند.
تمام هزينه اين فيلم توسط حکومت ليبي ( آقاي قذافي!) پرداخت خواهد شد.
داستان اين فيلم درباره دوران اشغال ليبي توسط ايتاليا و جنايات ارتش ايتاليا در اين مدت و نيز مقاومت مردم ليبي خواهد بود.
قرار است صحنه هايي از لحظات پاياني زندگي قهرمان ليبي عمر مختار نيز در اين فيلم گنجانده شود. البته اينبار نقش عمر مختار را عمر الشريف بازي خواهد کرد!!! (چند سال پيش نيز پسر قذافي گفته بود اگر امريکا زندگي پدرش را بصورت يک فيلم هاليوودي بسازد، اسرائيل را به رسميت خواهند شناخت!!! البته زود فهميد که چي گفته است و حرفش را پس گرفت!).

منبع : پرچم سبز

دیوانه بازی قذافی در ایتالیا

دیوانه بازی قذافی در ایتالیا

مجلس سفلای ایتالیا در اعتراض به رفتار معمر قذافی، رهبر لیبی، جلسه مشترک خود با او را لغو کرد.

به گزارش بی بی سی، قذافی که در رم به سر می‌برد، قرار بود در جلسه این مجلس سخنرانی کند ولی رئیس آن به علت تاخیر دو ساعتی او این جلسه را لغو کرد.«جیانفرانکو فینی» رئیس مجلس سفلای ایتالیا تاخیر قذافی را غیرموجه دانست.ن

خستین دیدار سرهنگ قذافی از ایتالیا تاکنون با چند جنجال همراه بوده است. قذافی در دیدار با رئیس جمهور ایتالیا نیم ساعت تاخیر داشت. این تاخیر در دیدار با نخست وزیر این کشور یک ساعت و دیدار از مجلس سنا یک ساعت و نیم بود.او پیش از این در دیداری که با یک گروه 700 نفری از زنان ایتالیایی داشت، با تاخیر وارد جلسه شد. قذافی در جمع این زنان،آزادی های زنان اروپایی را ناشی از انتخاب آزاد آن ها ندانست و ضرورت زندگی را علت آن دانست.این سخن قذافی با اعتراض بعضی از حاضران همراه بود. حضور معمر قذافی در دانشگاه رم در روز پنجشنبه نیز با اعتراض دانشجویان به سابقه حقوق بشری لیبی و توافق این کشور با ایتالیا برای بازگرداندن مهاجران غیرقانونی آفریقایی همراه بود.

منبع

قذافی : به بن لادن فرصتي براي برقراري صلح بدید

سرهنگ دیوانه معمر قزافی در پيشنهادي عجيب به باراك اوباما، گفت:

به گزارش رهوا از سی ان ان ،، معمر قذافي رهبر ليبي كه به دليل اظهارات صريح و تندش شهرت دارد، از طريق يك ويدئو كنفرانس در جمع دانشجويان دانشگاه جورج تاون اظهار داشت: بن لادن نشان داده كه آماده گفت‌وگوست.

قذافي به باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا پيشنهاد داد كه راه را براي رهبر القاعده كه از وي به عنوان دشمن شماره يك آمريكا نام برده شده، باز كند.

قذافي گفت: فكر مي‌كنم بن لادن كسي است كه مي‌توان به او فرصت داد.

محور سخنراني قذافي براي دانشجويان جورج تاون بيشتر ارايه طرحي براي تشكيل يك كشور مشترك از اسراييلي‌ها و فلسطينيان با نام "اسراطين" بود.

قذافي گفت: راه‌حل تشكيل يك كشور واحد به نفع اسراييل است، چرا كه همواره با كشمكش و منازعه در خاورميانه روبه‌روست. من از حق يهوديان حمايت مي‌كنم اما مي‌گويم جهان بايد راه‌حل تشكيل دو كشور جداگانه را كنار بگذارد.

رهبر ليبي افزود: اگر بخواهيد حق يك گروه يعني يهوديان به عنوان يك گروه قومي را محفوظ بداريد در آن صورت فلسطين در جايگاه درستي قرار نخواهد گرفت. خاورميانه درياي اعراب است. مي‌توانيد آنها را به آلاسكا، هونولولو يا جزاير هاوايي يا جزاير اقيانوس آرام ببريد. در آن صورت آنها مي‌توانند در صلح و آرامش زندگي كنند.

جان دي گيوآ، رييس دانشگاه جورج تاون قبل از اين ويديو كنفرانس، از دعوت از قذافي به شدت انتقاد كرد.

وي گفت: از نظر من او ديكتاتوريست كه به دليل دهه‌ها خصومت، حمايت از ترور، حمايت از شورش‌هاي خشونت آميز در ديگر كشورها و البته بايد بگويم اقدامات مثبتي نظير از بين بردن سلاح‌هاي كشتار جمعي و مخالفت با القاعده، شهرت دارد.

قذافي در پاسخ به يكي از دانشجويان مبني بر اينكه حاضر است از خانواده قربانيان واقعه لاكربي عذرخواهي كند، با اعتراض گفت: پسرم! اين پرونده بسته شده. ديگر لازم نيست يك گور را دوباره بشكافيم.

وي هم‌چنين اظهار داشت كه كشورش از سقوط سريع قيمت نفت آسيب ديده و در حال حاضر سرگرم گفت‌وگو در خصوص ملي سازي صنعت نفت است.

قذافي گفت: اميدواريم قيمت نفت مجددا بالا برود و تا بشكه‌اي 100 دلار برسد.

عدم ملاقات برنار کوشنر با دیکتاتور معمر قذافی ...آموزش رایگان غیرت برای دولتمردان ایران

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاع‌رساني امام موسي صدر، وزير امور خارجه فرانسه در جديدترين اظهارات خود، از شخصيت امام موسي صدر، تمجيد و به وي ابراز ارادت كرد.
"امام موسي صدر استاد من بود. " اين سخن برنار كوشنر، وزير امور خارجه فرانسه در آخرين مصاحبه مطبوعاتي وي است. كوشنر در قسمتي از پاسخ خود به پرسشي درباره روابط غرب با ايران گفت: «من با ايرانيان بدون پيش شرط مذاكره و ملاقات مي‌كنم ولي پيشرفتي حاصل نمي‌شود. ايران يك ملت بزرگ است، ملتي است كه در تاريخ فوق‌العاده به حساب آمده است. گهواره تمدن است و از نظر جغرافيايي بين آسيا و خاورميانه قرار گرفته است. در آن منطقه ما بدون ايرانيان نمي‌توانيم هيچ كاري بكنيم. علاوه بر اين، من آگاهم كه يك بعد مهم ديگر نيز وجود دارد و آن تشيع است. من از معدود غربي‌هايي هستم كه از 35 سال پيش دوستان شيعه داشته‌ام. يكي از استادان من امام موسي صدر بود. اين بعدي است كه من مي‌شناسم و آن را حس مي‌كنم. من تفاوت شيعيان و سنيان را مي‌دانم. ايران هم يك تمدن باستاني است، هم يك كشور بزرگ شيعه و هم كشور بزرگي كه در مركز قرار گرفته است. پس هيچ دليلي وجود ندارد كه در حركت عمومي شركت نكند. برعكس، من هوادار گفت وگو با آنها هستم.»
چندي پيش از اين هنگامي كه معمر قذافي به فرانسه رفته بود و كوشنر حاضر به ملاقات با او نشد، هنگامي كه مقابل دوربين شبكه دوم تلويزيون فرانسه نشست، در آن برنامه زنده از دوستي خود با امام موسي صدر سخن گفت و افزود: «موسي صدر را مي شناختم و بسيار او را دوست داشتم.»
وزير خارجه فرانسه در واكنش به سفر معمر قذافي، رهبر ليبي به پاريس، به انتقاد از قذافي و سوابق تيره وي پرداخت. وي در بخشي از اظهارات خود به مسأله ناپديد شدن امام موسي صدر در كشور ليبي اشاره كرد و گفت: «علاوه بر اين موارد (سوابق تيره قذافي) نكات ديگري هم هست از جمله ناپديد شدن امام موسي صدر، امام شيعي لبنان و ايراني‌الاصلي كه من او را خوب مي شناختم و همواره او را دوست داشتم.»
برنار كوشنر در مصاحبه ديگري در همان هنگام كه با خبرگزاري فرانسه درباره سفر معمر قذافي به كشورش داشت، گفت: «من "زندانيان و مفقودان " به‌ويژه ربوده‌شدن "دوست عزيز " مؤسس جنبش امل لبنان، امام موسي صدر را كه 28 سال پيش طي ديداري از ليبي ربوده شد فراموش نمي‌كنم.»
وزير امور خارجه 70ساله فرانسه در سال 1971 ميلادي، سازمان پزشكان بدون مرز را بنيان نهاد و بر اثر اختلاف با رئيس آن، سازمان ديگري به نام پزشكان دنيا را راه‌اندازي كرد در همان زمان بود كه وي به بيروت هم سفر كرده بود و در ديداري كه با امام موسي صدر، رئيس مجلس اعلاي شيعيان لبنان، داشت به‌شدت تحت تأثير او قرار گرفت.
تأكيدات چند باره وزير امور خارجه فرانسه، موضع‌گيري‌هايي را در پي داشته است. نبيه بري، رئيس پارلمان لبنان، در يادداشتي به كوشنر از مواضع او در انتقاد از سفر قذافي به فرانسه و انتقادات تند نسبت به او تشكر كرد. در يادداشت تشكر بري به وزير امور خارجه فرانسه آمده بود: «پس از سلام؛ دستان شما را مي‌فشارم و همنوايي خود را با شما بر ضد سفر ديكتاتور، معمر قذافي، به فرانسه اعلام مي‌كنم. از شما و از موضع‌گيري شما درباره مسأله امام موسي صدر و دو همراه ايشان تشكر مي‌كنم؛ آنان كه به دعوت رسمي به ليبي رفتند و درآنجا و از سوي قذافي ربوده شدند؛ دعوتي كه سالها پيش انجام شد. يك بار ديگر شاهد موضعي فراموش‌نشدني هستيم. نبيه بري»
اظهارات نبيه بري، رئيس پارلمان لبنان، و برنار كوشنر، وزير خارجه فرانسه، درباره ربودن امام موسي صدر، واكنش تند و عصبانيت وزير امور خارجه ليبي را در پي داشت. عبدالرحمن شلقم در نشستي خبري با عصبانيت به اظهارت كوشنر و ملاقات نكردن مسؤول ديپلماسي فرانسه با معمر قذافي، پاسخ داده بود.
امام موسي صدر، رهبر ايراني شيعيان لبنان و استاد سيد حسن نصرالله، دبيركل فعلي حزب‌الله، در روز نهم شهريور سال 1357 در جريان ديدار رسمي از كشور ليبي به دستور معمر قذافي ربوده شد كه طبق گزارش‌هاي دريافتي از نهادهاي اطلاعاتي و پليس بين‌الملل، همچنان زنده در زندان‌هاي اين كشور به سر مي‌برد.

منبع : خبرگزاری فارس

...........................................................................................................

دکتر محمود احمدی نژاد در آغوش دیکتاتور معمر قذافی

معمر قذافی کیست ؟ و از کجا آمد ؟

ابومینیار القذافی در سال 1942 در بیابان سیرت ( Sirte) در لیبی متولد شد. خانواده وی بادیه نشین این بیابان بودند .– قذافی شافعی و به دلیل عقاید افراطی اش به سلفی گری مشهور است – تولد وی مقارن با زمانی بود که انگلستان و فرانسه ، لیبی را از دست ایتالیا خارج کرده و بصورت مشترک اداره می‌کردند که البته لیبی در سال 1949 دوباره به ایتالیا مسترد شد و 2 سال بعد با اجلاس مشترک آمریکا ، انگلیس و فرانسه ، ادریس اول به سلطنت رسید و تا کودتای افسران جوان پادشاه لیبی بود .

قذافی بعد از اتمام تحصیلات محلی و ابتدایی خویش ، وارد آکادمی ارتش لیبی در بنغاری (1963) شد و ظرف 5 سال – که 1 سال آنرا هم به انگلستان رفت – تنها تحصیلات عالی خود را گذراند و سپس به رسته مخابرات ارتش پیوست .

قذافی در سال 1969 با تعدادی از افسران جوان اقدام به کودتا علیه ادریس – 71 ساله - اول کرد ، و در ژانویه 1970 با کنار زدن سایر دوستان کودتاچی خود ، به حکومت رسید. وی با ظاهری انقلابی ، روابط لیبی را با کشورهای غربی محدود و با انگلیس و آمریکا قطع کرد و با عنوان‌های اختراعی خودش – brother leader(برادر بزرگ) & (راهنمای انقلاب)Guide of revelution - به تقلید از جمال عبدالناصر پرداخت .

قذافی تصور می‌کرد راز محبوبیت ناصر در شعارهای عربی عبدالناصر است و قدرت وی هم در پشتوانه‌ای که ناصر به شوروی داشت خلاصه می شود. در نتیجه قذافی با شعار «پان عربیسم» به حمایت از تشکیل کشورهای متحد عربی پرداخت– وی سعی در ایجاد اتحاد سه جانبه مصر ، لیبی و سوریه داشت که با خارج شدن مصر از این اتحاد ، تونس وارد این جمع شد و البته این اتحاد ساختگی بیش از یک سال دوام نیاورد- و نام کشور لیبی را به جمهوری متحد خلق لیبی تغییر داد و با بیان اینکه اسلام نیاز به بازنگری دارد سنت را به بهانه روایات جعلی حذف کرد و قرائتی با عنوان « سوسیالیزم اسلامی» را ارائه داد که بطور مفصل در کتاب خود – 1979- « کتاب سبز » به تشریح آن پرداخته است .

سرهنگ قذافی با شعار پان عربیسم ، و بعد از مرگ عبدالناصر در 28 سپتامبر 1970، خود را رهبر جهان عرب می‌کند و با ادعای حمایت از گروه‌های ضد لیبرالیستی و استعماری، به کمک مالی فلسطینیان می‌پردازد ولی جالب آن است که از کمکهای قذافی تنها ، گروه‌های خلقی فلسطین همچون فتح بهره‌مند می‌شوند و سایر گروه‌ها مورد بی مهری و بی اعتنایی قذافی قرار داشتند . قذافی هرگز به لبنان و گروه‌های درگیر با اسرائیل در این کشور کمک نکرد، با اینکه لبنانی‌ها هم عرب بودند و هم تحت عنوان گروه‌های مبارز علیه اسراییل قرار می‌گرفتند ؛ همچنین قذافی مکررا آنها را به خاطر شیعه بودن، مورد عتاب قرار می‌داد و شاید اذهان لبنانی‌ها با دعوت قذافی از امام موسی صدر به طرابلس به دنبال روزنه‌ای در پاک کردن این نقاط تاریک بودند که البته نه تنها نقطه‌ای تاریک پاک نشد. بلکه بعدها از تبانی قذافی و موساد- سازمان جاسوسی رژیم اشغالگر قدس- در زمینه ربودن پرده برداشته شد و کنیه قذافی نسبت به شیعیان و گروه‌های مسلمان انقلابی آشکار گشت.

قذافی دارای 9 فرزند است که از میان آنها همواره وی به فرزند دوم و چهارمش یعنی سیف الاسلام و معتصم بالله افتخار می‌کند . سیف الاسلام قبل از جنگ دوم خاورمیانه به خارج گریخت و در این مدت به آرمانهای پدر دشنام می‌داد ، و از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کرد و فرزند چهارمش هم مدتی با اسراییل روابط پنهانی داشت ولی پدر هر دو را بخشید و در دولت به آنها مسئولیتهای خطیری واگذار کرد . معتصم بالله هم اکنون دبیر امنیت ملی لیبی است .

دختر قذافی - عایشه قذافی- وکیل است و بر خلاف احکام صادره ی پدر در کتاب سبز ، بسیار غربی پوش و روشنفکر به حساب می‌آید . عایشه یکی از اعضای تیم وکلای صدام در محاکمه 2006 صدام در عراق بود. وی از سوی پدر برای این دفاع مأموریت گرفت و البته تأمین مالی سایر تیم وکلای صدام هم بر عهده قذافی بود . قذافی با اعدام صدام ، در لیبی 3 روز عزای عمومی اعلام کرد .

سرهنگ قذافی به سخنرانی‌های متعدد و داشتن محافظان زن آمازونی ( Amazonia) هم معروف است . وی هر هفته در باب شخصیت حلال مشکلش در سایت Gaddafi.org و رسانه‌های شخصی به اطاله کلام کدام می‌پردازد و این در حالی است که همواره 40 زن زیبا و قوی هیکل از او به عنوان محافظان شخص (personal guarde) حفاظت می‌کنند .

منبع

چرا معمر قذافی را دیوانه می دانند ؟

شاید جهان باید به خودش ببالد که معمر قذافی رهبر یکی از کشورهای خاورمیانه نبود یا اینکه کشور لیبی در این منطقه استراتژیک قرار نداشت چرا که این شخصیت عجیب و نسبتا منفور تمام ویژگی های لازم برای به بحران کشیدن چنین منطقه حساسی را به تنهایی در خود دارد . او که با یک کودتای بدون خونریزی در سال ۱۹۶۹ قدرت را درلیبی این کشور شمالی افریقا در دست گرفت خودش را به عنوان ریاست جمهور منصوب کرد! و با وضع قوانین مختلف بنای اولین کشور سوسیالیست دنیا را پایه ریزی کرد.

قذافی پس از استقرار حکومتش شروع به ماجراجویی های بین المللی کرد و رد پایش در بیشتر مناقشات بزرگ دیده می شد :

۱. ربودن امام موسی صدر

۲. بمب گذاری در هواپیمای خطوط هوایی پان امریکن که بر فراز لاکربی منفجر شد .

۳. کشتار دست جمعی در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ

۴. اجیر کردن "کارلوس شغال" (تروریست شهیر بین المللی) در ماجرای ربودن وزرای نفت چند کشور جهان و ...

اینها تنها گوشه ای از اقدامات جنون آور رهبر تقریبا دیوانه ای است که گارد حفاظتش را زنانی تشکیل می دهند که به آنها "آمازونی" می گویند . در هر حال رفتار های این رهبر منفور عرب آنقدر غیر قابل پیش بینی است که هر لحظه ممکن است دست به کار عجیب دیگری بزند و چهره منفورش را منفور تر کند .

برگرفته شده از اعتماد

..........................................................................................................

از همین جا به آقای احمدی نژاد که این دیوانه (معمر قذافی) را به ایران دعوت کرده اخطار می دهم که مراقب خود و کشور عزیزمان ایران باشد ... آیا کسی امنیت جانی ما ایرانیان را در حضور این دیوانه در کشورمان تضمین می کند !!!؟

بازداشت پسر قذافی در سوئیس

ایسنا: بحران سیاسی بین لیبی و سوئیس همچنان در حال تشدید است. آتش این تنش به ویژه از آنجایی برافروخته تر شد که یکی از پسرهای معمر قذافی توسط پلیس سوئیس دستگیر شده است. به گزارش پایگاه اینترنتی اشپیگل، دستگیری هانیبال قذافی، یکی از پسرهای معمر قذافی، شدیدتر شدن آتش تنش بین سوئیس و لیبی را در پی داشته است. لیبی برای نشان دادن اعتراض خود به این اقدام مقامات سوئیس، صادرات نفت خود را به سوئیس متوقف کرد. علاوه بر آن دو تن از اتباع سوئیس نیز از شنبه گذشته در بازداشت نیروهای امنیتی لیبی به سر می برند. طبق اظهارات یک سخنگوی وزارت امور خارجه سوئیس علت دستگیری این دو تن تخطی آنها از قوانین مسافرت و اقامت در لیبی بوده است. هانیبال و همسرش سه شنبه هفته گذشته به دلیل بدرفتاری با دو تن از کارمندان دولت در یک هتل در ژنو دستگیر شده و دو روز بعد به قید وثیقه آزاد شدند.

Tuesday, August 11, 2009

روابط آمریکا و قذافی دوستانه تر شد

















هر کسی کو دور ماند از اصل خویش ... باز جوید روزگار وصل خویش

معمر قذافی، رهبر لیبی برای نخستین بار با یک رئیس‌جمهور آمریکا در روز پنجشنبه دیدار کرد و با وی دست داد و بر سر میز غذای رهبران هشت کشور صنعتی، تنها با یک صندلی فاصله در کنار اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا نشسته بود.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، دو رئیس‌جمهور در عکس‌هایی که در حال سلام کردن به یکدیگر از آنها گرفته شده بود و تصاویر تلویزیونی که بعدها از آنها پخش شد، در حال دست دادن با یکدیگر بودند.

خبرگزاری‌های بین‌المللی نیز خبر دادند: پس از آن که سال‌ها رابطه لیبی و آمریکا بسیار سرد بود و ایالات متحده این کشور را از حامیان تروریست می‌خواند، در چند سال اخیر، روابط دو کشور در حال گرمتر شدن است، اما هنوز بی‌اعتمادی‌هایی از سوی دو کشور هست و روابط بین دو کشور، بیشتر عملی و کاری است.

بنا بر این گزارش، در سال 2004، کشورهای لیبی و آمریکا، روابط دیپلماتیک خود را پس از آن که بیش از دو دهه با هم ارتباطی نداشتند، بار دیگر از سر گرفتند. ایالات متحده، کشور لیبی را در سال 1979 حامی تروریست خواند و ریگان در سال 1986 همه اموال لیبی در آمریکا را به حالت تعلیق درآورد.

هرچند اوباما از زمان آغاز به کار خود به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، نسبت به قذافی و کشورش موضع خاصی نگرفته است، اما تحلیلگران مسائل بین‌الملل، این دیدار کوتاه و تصادفی را گواهی بر تصمیم اوباما برای تغییر رفتار ایالات متحده در تنظیم مناسباتش با دیگر کشورها، به ویژه منتقدان سیاستهای آمریکا می‌دانند.

در همین حال، خبرگزاری ایتالیا گزارش داد: «قذافی رئیس‌جمهور عجیب کشور لیبی، هنگامی که در حال رفتن از رم به محل کنفرانس G8 بود، از لیموزین خود پیاده شد و پانزده دقیقه در اتوبان قدم زد و شگفتی همگان را برانگیخت».

قذافی در این ماه تاکنون دو بار به ایتالیا سفر کرده و این در حالی است که لیبی در گذشته مستعمره ایتالیا بوده است. وی ماه گذشته، در حالی که عکس یکی از رهبران لیبیایی مبارز علیه استعمار ایتالیا را به سینه ‌خود زده بود وارد ایتالیا شد.

قذافی به عنوان رئیس اتحادیه آفریقا به کنفرانس دعوت شد G8 . وی بیش از چهل سال است که رهبر کشور لیبی است

منبع

Sunday, August 9, 2009

قذافی: سوئیس را نابود کنید تا تروریسم از بین برود


سال گذشته، «هنایبل قذافی» و همسر خارجی او به دلیل بدرفتاری با مستخدمشان در سویس دستگیر شدند ... او برای پیشنهادش استدلال جالب توجهی داشته، مبنی بر این که باید سوئیس را نابود کند تا دست تروریست‌ها از اموالشان کوتاه شود، زیرا

معمر قذافی که این روزها در اروپا بساط چادرنشینی برپا کرده، در پیامی خطاب به سران جی 8 گفت: سوئیس را باید نابود کنید.

به گزارش خبرنگار «تابناک»، او برای پیشنهادی که در بالا به آن اشاره شد، استدلال جالب توجهی داشته، مبنی بر این که همه تروریست‌های جهان در سوییس حساب بانکی دارند و این کشور، تبدیل به بانک تروریست‌ها شده و اگر جامعه جهانی بخواهد شاهد امنیت باشد، باید سوئیس را نابود کند تا دست تروریست‌ها از اموالشان کوتاه شود.

در همین حال، «رویترز» می‌نویسد: قذافی همچنان از دستگیری «هنایبل»، پسر کوچک خود که سال گذشته توسط پلیس سویس دستگیر شد، ناراحت است و این پیشنهاد را برای نمایش قدرتش داده است.

سال گذشته، «هنایبل قذافی» و همسر خارجی او به دلیل بدرفتاری با مستخدمشان در سوئیس دستگیر شدند.

منبع

Saturday, August 8, 2009

FREE Imam Musa Sadr


Muammar Gaddafi abducted Imam Musa Sadr

Gaddafi - muammar Gaddafi - moammar al-Gaddafi - algaddafi - imam sadr - imam musa sadr - imam mousa sadr - free imam sadr - abductor gaddafi - qaddafi - Qaddafi -Alqaddafi - musa sadr -Imam Musa Sadr - Libya - Muammar al-Gaddafi - algathafi - Gathafi - ghazafi

Tuesday, August 4, 2009

قذافی مسئول انفجار بوئينگ 747 پان امريكن بر فراز دهكده لاكربي

در پنجم دسامبر 1988 سازمان هوانوردي فدرال آمريكا در بولتن امنيتي خود نوشت كه يك مرد با لهجه عربي به دفتر سفارت آمريكا در هلسينكي فنلاند تلفن كرده و به آنها گفته پرواز پان امريكن از فرانكفورت به ايالات متحده در طول دو هفته آينده توسط شخصي كه به سازمان فلسطيني ابونضال وابسته است منفجر خواهد شد. او مدعي شد يك زن فنلاندي بدون اينكه بداند بمب را حمل خواهد كرد. دولت آمريكا تهديد را جدي گرفت و بولتن را براي سفارتخانه هاي اروپايي خود فرستاد. به علاوه سازمان هوانوردي آمريكا تمامي شركت هاي هواپيمايي از جمله پان امريكن را از احتمال وجود تهديد باخبر كرد.

در سيزدهم دسامبر اين خبر روي تابلوي اعلانات سفارت آمريكا در مسكو قرار گرفت و روزنامه نگاران و تجار آن را ديدند. به همين خاطر هيچ مسافر آمريكايي سوار هواپيماي خطوط پان امريكن نشدند. بازرسان اين شركت مجبور شدند اعلام كنند كه تماس تلفني يك شوخي بوده است.

لاكربي، 21 دسامبر 1988

قرار بود پرواز شماره 103 خطوط هوايي پان امريكن، با هواپيماي بوئينگ 121-747 كه به نام <دوشيزه خانم بادپاي درياها> شناخته مي شد، با 243 مسافر و 18 خدمه ساعت 6 غروب از فرودگاه بين المللي هيثراو در لندن پرواز كند و در فرودگاه بين المللي جان اف كندي در آمريكا بر زمين بنشيند. اما بوئينگ 747 نه در آن ساعت پرواز كرد و نه بر باند جان اف كندي فرود آمد.

پرواز 18:25 بعد از ظهر - با 45 دقيقه تاخير - از فرودگاه هيثرو لندن پرواز كرد.

كاپيتان جيمز مك كواري، هنگام ورود به آسمان اسكاتلند در بيسيم گفت: <شب بخير اسكاتلندي ها! بادپا يك صفر سه. ما در سطح سه يك صفر هستيم.> اين آخرين چيزي بود كه از هواپيما شنيده شد.

در ساعت نوزده و دو دقيقه و چهل وشش ثانيه هواپيما براي هميشه از صفحه رادار محو شد و يك دقيقه بعد بقاياي هواپيما بر زمين خورد و آرامش را براي هميشه از دهكده لاكربي گرفت.

در شب انفجار بادي به قدرت 190 كيلومتر در ساعت بقاياي اجساد قربانيان را تا شعاع 130 كيلومتري پراكند.

تحقيقات بعدي متخصصان دادگاه ثابت كرد 450 كيلوگرم ماده منفجره كه در بخش بار جلويي هواپيما كار گذاشته شده بود، باعث نابودي سريع هواپيما شده است.

2۷۰ نفر از 21 كشور دنيا قرباني اين واقعه شدند. 11 نفر از مردم دهكده لاكربي اسكاتلند هم در ميان كشته شدگان بودند. 35 دانشجوي دانشگاه سيراكيوس در نيويورك و دو نفر ديگر از دانشگاه ايالتي نيويورك كه از برنامه اي آموزشي در لندن بازمي گشتند، در پرواز حضور داشتند.

پنج نفر از قربانيان از خانواده ديكسيت راتن بودند و سوروچي راتن 3 ساله هم در ميان آنها بود، آنها از دهلي نو به سمت ديترويت پرواز مي كردند. آنها قرار نبود با هواپيماي مرگ پرواز كنند. اول صبح سوار هواپيماي پان امريكن شماره 67 شدند، اما يكي از كودكان خانواده دچار مشكل تنفسي شد و خلبان هواپيما را پرواز نكرده بازگرداند تا خانواده را پياده كند. پسرك به سرعت خوب شد و خانواده با هواپيماي شماره 103 پان امريكن پرواز كردند. سوروچي راتن يك كت و شلوار هندي درخشان قرمزرنگ پوشيده بود. بعدها خلبان هواپيماي اول، يادداشتي را به همراه دسته گلي در تالار يادبود لاكربي به يادگار گذاشت:

<به آن دختر كوچك قرمز پوش كه اينجا آرام گرفته است، كسي كه به پرواز من از فرانكفورت شادي بخشيد. دخترك، تو لايق اين نبودي.>

همه چيز <تقريبا> عليه مامور امنيتي تبعه ليبي

در 18 ماه اول بازجويي ها شاخه آلمان غربي <جبهه خلق براي آزادي فلسطين> مسوول اين ماجرا شناخته مي شد كه به اعتقاد غربي ها توسط ايران و سوريه بنيانگذاري شده بود. اما در سال 1990 همه نگاه ها به سمت ليبي برگشت.

بعد از يك سال تحقيقات مشترك تيم هاي انگليسي و آمريكايي، كه در جريان آن از بيش از 1500 شاهد بازجويي به عمل آمد، در 31 نوامبر سال 1991 عليه عبدالباسط محمدعلي المقرحي يك مامور اطلاعاتي ليبيايي و رئيس بخش امنيتي ليبين عرب ايرلاينز و الامين خليفه فهيمه رئيس دفتر همين شركت هواپيمايي در جزيره مالت اعلام جرم شد.

در بقاياي كيف سامسونتي كه به اعتقاد پليس حاوي بمب بود، بقاياي يك لباس كودك كشف شد كه بعدا اثبات شد در جزيره مالت توليد شده است. توني گاسي فروشنده اين لباس بعدها به يكي از مهمترين شاهدان تبديل شد. او شهادت داد كه مردي ليبيايي از او اين لباس را خريده است. اين مرد به اعتقاد گاسي، الباسط محمدعلي المقرحي بود.

به علاوه در جريان جست وجوها در محل سقوط هواپيما بخشي از يك زمان سنج الكترونيكي كشف شد كه شبيه زمان سنجي بود كه در جريان بازداشت يك مامور اطلاعاتي ليبيايي به دست آمده بود. بررسي هاي بعدي نشان داد زمان سنج كشف شده در لاكربي را شركت سوئيسي مبو به سفارش ارتش ليبي توليد كرده بود.

بعد از اين ليبي مورد تحريم هاي دولت آمريكا قرار گرفت و مذاكرات پياپي با سرهنگ معمر القذافي رهبر ليبيايي ها باعث شد كه بالاخره در پنجم آوريل سال 1999 متهمان به پليس اسكاتلند تحويل داده شوند. جريان استرداد و محاكمه متهمان در هلند به عنوان منطقه اي بي طرف صورت گرفت.

در 31 ژانويه سال 2001 هياتي متشكل از 3 قاضي اسكاتلندي ضمن تبرئه فهيمه، المقرحي را به 27 سال زندان محكوم كرد. فرجام خواهي المقرحي در 14 مارس 2002 پذيرفته نشد و تقاضاي او از دادگاه اروپايي حقوق بشر در جولاي 2003 <ناروا> تشخيص داده شد. در 23 سپتامبر سال 2003 از شوراي تجديدنظر پرونده هاي جنايي اسكاتلند ( ) SCCRC تقاضاي بررسي مجدد پرونده اش را كرد، اما آنها اعلام كردند براي يك استيناف تازه پرونده بايد به ديوان عالي كشور ارجاع شود.

المقرحي: بي گناهيم ثابت مي شود

با اين حال در سال 2007 يك گزارش رسمي شهادت گاسي را از اعتبار انداخت. به اعتقاد مقامات دولتي گاسي پيشتر عكس المقرحي را در مجله اي ديده بود و اين مساله بر قضاوت او تاثير گذاشته است.

بالاخره SCCRC در 28 ژوئن سال 2007 اعلام كرد كه تصميم گرفته پرونده را به ديوان عالي كشور بفرستد. المقرحي دوران محكوميت خود را در زندان گريناك در نزديكي گلاسكو مي گذراند و همچنان بر بي گناهي اش پافشاري مي كند.

المقرحي در بيانيه اي كه هفته پيش منتشر شد اعلام كرده است: هيچ وقت شك نداشتم كه بالاخره به درخواست استيناف من پاسخ داده مي شود. من به هيچ وجه در بمب گذاري لاكربي دخالت نداشته ام. اطمينان دارم اگر تصويري كلي از ماجرا به داوران عاليرتبه نشان داده شود آنها مي فهمند كه من بي گناهم.

خانواده هاي قربانيان هم از دوباره به جريان افتادن دادگاه اعلام رضايت كرده اند. جان موسي كه هلگا دختر 19 ساله اش را در جريان بمب گذاري از دست داد در گفت وگويي با بي بي سي ابراز اميدواري كرده كه دادگاه به داستان كامل آنچه كه آن روز رخ داده پي ببرد.

كسي واقعا نمي داند. دولت ليبي تاكنون 4/ 1 ميليارد دلار خسارت به خانواده هاي قربانيان پرداخته و در صورت اعلام بي گناهي المقرحي طرابلس براي پس گرفتن اين مبلغ اقدام خواهد كرد.

منبع

Monday, August 3, 2009

مواضع توهین‌آمیز معمر قذافی درباره ایران


کشور لیبی با ١٬٧٥٧٬٠٠٠ کیلومتر وسعت در بین همسایگانی چون مصر، تونس، چاد و نیجریه در قارة آفریقا قرار دارد. این کشور از سال 1969، تحت سیطره حکومت شبه ‌نظامی سرهنگ معمر قذافی بوده است؛ رهبری که هر از چند گاهی، با اظهارنظرهای شگفت‌انگیز خود در رأس تیترهای رسانه‌های خبری قرار می‌گیرد. روزی، اتحادیة عرب را به خیانت متهم و قصد جدایی از آن می‌كند و روزی، در اجلاس آن شرکت کرده و بیانیه‌های آن را امضا می‌کند.

ژست‌هایی چون رهبری دنیای عرب یا اسلام و سخنان پرطمطراق، ولی فاقد هرگونه محتوا برای عینیت بخشیدن به آن در عرصة بین‌الملل می‌گیرد و به یک‌باره در دامان غرب می‌افتد.

یکی از مواضعی که اخیرا، معمر قذافی دربارة برنامة هسته‌ای ایران اتخاذ کرد و رسانه‌های خارجی بر روی آن تبلیغات بسیار كردند، از سر لجبازی خواندن مقاومت ایران در برابر خواسته‌های نامشروع و غیر‌قانونی غرب در تعلیق غنی‌سازی اورانیوم و پیش‌بینی سرانجامی همانند عراق برای کشور ما بود! در اینجا تلاش می‌كنيم تا با مروری بر پیشینة خصومت‌های لیبی با ایران، علل این اظهار نظر نامسئولانه را بررسی كنيم.

اگر از حمایت لیبی در ادعاهای واهی امارات متحده درباره جزایر سه‌گانه بگذريم که در زمان شاه اتخاذ شد،ربودن امام موسی صدر نخستین واقعه‌اي بود که پس از انقلاب اسلامی، به تنش در روابط طرفین منجر شد.

امام موسی صدر را همگان به خاطر دارند، رهبری که توانسته بود فارغ از نگرش‌های شیعی، همچون رهبري کاریزماتیک چهره‌اي ملی در لبنان عمل کند و ضمن ایجاد آرامش نسبی در فضای بحران‌زدة لبنان، خطرات اسرائیل را به آنها گوشزد کند.

هنوز خبری از این رهبر و مبارز آزاده به‌دست نیامده و معمر قذافی- فردی که به دعوت وی امام موسی صدر به لیبی سفر كرد- همچنان به سهل‌انگاری در تامین امنیت امام موسی‌صدر و دست داشتن در ربودن وی متهم است. جمهوری اسلامی ایران ضمن اعتراض به دولت لیبی، از سال 57 مجّدانه پی‌گیر سرنوشت امام موسی صدر بوده است.

آخرین تلاش ایران در این‌خصوص به دو بیانیة جداگانة نمایندگان مجلس هفتم بازمی‌گردد که ربودن امام موسی صدر را ضربه‌ای به پیکرة امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ذکر کردند و 11 راهکار ارائه دادند که از جملة آنها، ضرورت تقلیل سطح روابط با لیبی تا سطح کارشناسان وزارتخانه‌ها بود.

جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز موضع دیگری بود که گرچه قذافی خود را حامی ایران انقلابی جلوه می‌داد، اما در حمایت از جبهة عربی ضد ایران کوتاهی نکرد. تمام کمک لیبی به ایران در زمان جنگ، به گفتة محسن رفیق‌دوست، وزیر سابق سپاه، فقط «دو عدد کشتی حامل سلاح و مهمات عادی و بلکه از رده خارج‌شده، متعلق به نیروی دریایی آن رژیم، به‌علاوة 10 تا 15 موشک اسکاد B به ایران» بود که در برابر اتباع این کشور که بر ضد ایران در جبهة عراق می‌جنگیدند و سایر کمک‌ها به عراق ناچیز بود.
نامة چند سال قبل قذافی به شورای امنیت سازمان ملل و درخواست برای به جریان ‌افتادن شکایت سابق لیبی و سه کشور عربی دیگر برای الحاق جزایر سه‌گانة ابوموسی، تنب بزرگ و تنب كوچك به امارات، حمایت از طرح شکایت امارات متحدة عربی در دادگاه لاهه علیه ایران که چندی پیش اتخاذ شد و اظهارات گستاخانه در مجامع مختلف دربارة جزایر، جلوة دیگری از خصومت های لیبی علیه ایران است.

اما مهم‌ترین نمود خصومت لیبی با ایران خود را در موضوع هسته‌ای نشان داد. زمانی که این کشور با تعطیل كردن برنامه هسته‌ای کشورش و تحویل نقشه‌ها و تجهیزات آن به آمریکا، مدعی شد كه ایران نیز همانند این کشور با خرید این نقشه‌ها از عبدالقدیرخان، به‌دنبال ساخت سلاح هسته‌ای است! تشدید فشارهای آمریکا و در پی آن، ارجاع پروندة هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل، ناشی از این سخنان بی‌پایه و اساس قذافی بود؛ سخناني که فضای بین‌الملل را علیه ایران مسموم كرد و بار دیگر جوی از بدبینی علیه ایران به‌ وجود آورد.

آقای یونسی، وزیر سابق اطلاعات، در دیداری که با خانوادة امام موسی صدر داشتند و در مطبوعات کشور انعکاس یافت، به خیانت رژیم لیبی مبنی بر در اختیار گذاشتن بخشی از اطلاعات هسته‌ای کشورمان صریحا اشاره کردند.

دشمنی لیبی با ایران زمانی جالب‌تر خواهد بود که به‌یاد آوریم كه قطع‌نامة 1803 شورای امنیت سازمان ملل علیه برنامة صلح‌آمیز کشورمان در 14 اسفند 1386، در حالی صادر شد که رژیم قذافی رئیس دوره‌ای شورای امنیت سازمان ملل بود و نه تنها تلاشی برای تعدیل آن نکرد، بلکه در کنار اعضای دائم شورای امنیت بدان رأی مثبت داد.

اشاره به همة مصادیق خصومت‌های لیبی و اقدامات این کشور علیه ایران از حوصلة این نوشتار خارج است، لذا به‌ذکر چند مورد ذیل اکتفا می كنيم:
کمک به گروه‌های تجزیه‌طلب در خوزستان و حمایت مالی و نظامی از آنان؛
چاپ نقشه‌هایی با نام جعلی خلیج عربی، به جای خلیج فارس در داخل لیبی؛
حمایت از گروهك تروریستی "پژاك" برای تشکیل كشور مستقل كُردستان و تجزیة ایران؛
سخنان جنجالی قذافی مبنی بر اینکه انقلاب ایران به زباله‌دان تاریخ خواهد پیوست.

اما این سؤال همچنان به قوت خود باقی است که حملات قذافی به ایران، با چه هدفی است. در پاسخ به سؤال فوق، فرضیه‌های مختلفی را می‌توان در نظر گرفت. فرضیة نخست دربارة جایگاهی است که ایران در عرصة منطقه‌ای و جهانی به آن دست یافته است. رژیم لیبی که مدعی رهبری جهان عرب و اسلام است، از اینکه می‌بیند ایران توانسته است با حفظ آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب خود هر روز، بر عمق نفوذ خویش در جهان اسلام بیفزاید، چندان خشنود نیست.

حمایت ایران از مردم فلسطین و لبنان، پیروزی‌های اخیر حزب‌الله به‌عنوان متحد ایران، افزایش حضور مؤثر ایران در عراق و افغانستان و کمک به بازسازی این کشورها و ... برای معمر قذافی، که خود را رهبر مسلمانان منطقه می‌خواند، به هیچ وجه تحمل‌پذير نیست؛ لذا می‌کوشد تا به شیوه‌های مختلف ایران را تضعیف كند.

فرضیة دوم به برنامه هسته‌ای ایران مربوط است. برخلاف لیبی که نظامی متکی به ارتش و نیازمند کسب سلاح هسته‌ای بوده است، ایران نظامی برخاسته از ارادة مردم و رهبری فرهمند امام خمینی بوده که قدرت خویش را از توده‌های مردم و ایمان راسخ آنها به انقلاب اسلامی گرفته و همین ایمان آنها را در هشت سال دفاع مقدس بر ارتش تا دندان مسلح عراق و حامیان جهانی و منطقه ای او پیروز كرد. لذا برخلاف لیبی، هیچ‌گاه کسب سلاح هسته‌ای در دکترین نظامی ايران قرار نگرفت و درعوض، دولت ايران کوشید تا با عمیق و بومی كردن این دانش براي مصارف صلح آمیز از آن سود جوید.

کسب دانش غنی‌سازی اورانیوم و تلاش برای به خدمت گرفتن آن براي توسعة کشور، برای لیبی که از برنامة هسته‌اي خویش هیچ بهره‌ای نبرده و در عوض هزینه‌های بسیاری پرداخته است، به هیچ وجه پذيرفتني نیست. لذا قذافی می‌کوشد تا با زیر سؤال بردن تلاش‌های ایران، از سويي وحدت و همدلی داخل ایران درخصوص برنامة هسته‌ای را مخدوش كند و از سوی دیگر، مقامات کشورمان را ناتوان از مقاومت برای استیفای حقوق هسته‌ای خود جلوه دهد.

فرضیة سوم به سیاست‌های هم‌سوی لیبی با آمریکا و جبهة غرب علیه ایران اشاره مي‌كند. از زمانی که لیبی برنامة هسته‌ای خود را در سال 2003، تعطیل كرد آمریکا همواره از این کشور به‌عنوان الگویی برای ایران یاد کرده است. آمریکا می‌کوشد تا دولت ایران را مجاب كند تا در ازای دریافت مشوق‌هایی ناچیز، همچون لیبی به اردوگاه غرب بپیوندد.

اظهارات معمر قذافی را می‌توان همچون بخشی در تداوم دیپلماسی فشار آمریکا علیه ایران تلقی کرد. قذافی بر آن است كه در عین حال که با موضع‌گیری‌های خود دوستی خود را به مقامات آمریکا اثبات مي‌كند، فشارهای غرب علیه ایران را حفظ كند.

به‌رغم اینکه توسعة روابط با کشورهای مختلف یکی از اهدافی است که سیاست خارجی کشورمان آن‌را دنبال می‌كند. و همواره مورد تأیید مسئولان نظام نیز بوده است، اما جای این سؤال خالی است که چرا باوجود گستاخی‌های مکرر دولت لیبی علیه ایران، دیپلماسی کشور به‌دنبال ارتقا روابط با رژیم قذافی است؟ آیا زمان آن نرسیده است تا دولت مجدداً ادامة روابط با لیبی را بررسي كند.

اظهارات پرویز داوودی، معاون اول رئیس‌جمهوری، در سفر به طرابلس(5 دی ماه 1386) مبنی بر «وجود ظرفیت‌های بالقوه بالا برای گسترش روابط» بیانگر آن است که براي این بازبيني در دولت نهم، عزم جدي وجود ندارد. حال آنکه انتظار می‌رود ایران نیز همانند مصر و عربستان سعودی، دو کشور مهم عربی، روابط خود با لیبی را فقط در حد متعارف و متناسب نگه دارد.

اگر تا چندی پیش لیبی منتقد برخی سیاست‌های ایالات متحده بود و مواضعی هم‌سو با ایران در دشمنی با غرب داشت، حال لیبی به بلوک ایالات متحده پیوسته است و باید منتظر خصومت‌های بیشتر آن در آینده بود.

انتظار می‌رود مسئولان وزارت خارجه ضمن پاسخ‌گويي مناسب به این گستاخی‌های قذافی، در روابط با کشورهایی همچون لیبی، که دشمنی آنها با ایران آشکار است، تجدیدنظر كنند و از توسعة روابط با آنها بپرهیزند.