Wednesday, December 9, 2009

قذافی: جهان اسلام دیگر اجازه ساخت کلیسا را نمی‌دهد

به گزارش شیعه آنلاین، سرهنگ "معمر قذافی" رهبر لیبی طی اظهاراتی گفت: با توجه به صدور قانون منع ساخت مناره برای مساجد در سوئیس و برخی از کشورهای اروپایی، از این پس کشورهای اسلامی نیز اجازه ساخت کلیسا را به مسیحیان نخواهند داد.

"قذافی" در ادامه افزود: کشورهای غربی در ظاهر نشان می دهند که در حال مبارزه با تروریسم جهانی هستند در حالی که صدور چنین قوانینی برای منع ساخت مناره، به مثابه دعوت از شبکه تروریستی القاعده به انجام عملیات در اروپا است. بدون شک شبکه تروریستی القاعده از این پس بهانه خوبی برای انجام عملیات در کشورهای اروپایی خواهد داشت زیرا این اقدام را مبارزه علیه اسلام تلقی خواهد کرد.

رهبر لیبی که در حال سخنرانی در دانشگاه "علوم اسلامی أسمریه" در شهر "زلیتن" در لیبی بود، در ادامه اظهارات خود ضمن انتقاد شدید از صدور چنین قانونی در سوئیس، گفت: سوئیس مافیای جهان است.

"معمر قذافی" همچنین افزود: تصمیمات گوناگونی در کشورهای اسلامی برای پاسخ دادن به صدور چنین قانونی، گرفته شد. برخی کشورها تصمیم گرفتند که از این پس اجازه ساخت کلیسا را به مسیحیان ندهند. برخی کشورها نیز در روابط اقتصادی خود با کشورهای اروپایی تجدید نظر خواهند کرد.

شایان ذکر است 57.5 درصد از شهروندان سوئیسی در رأی گیری که یکشنبه گذشته در این کشور برگزار شد شرکت کرده و خواستار صدور قانون منع ساخت مناره توسط مساجد اسلامی شدند.

منبع

قذافی: سوئیس به القاعده خدمت کرد

روز گذشته، میشلین کالمی وزیر امور خارجه‌ی سوئیس اعلام کرد که کشورش اطلاعاتی را درباره‌ی تهدید تروریستی احتمالی پس از نظرسنجی بر ضد بنای گلدسته دریافت نکرده است.

به گزارش پرس.تی.وی – بیروت، اظهارات وزیر امور خارجه‌ی سوئیس در حالی مطرح شد که معمر قذافی رهبر لیبی، سوئیس را متهم کرد که کشوری غیر حقیقی و دست‌ساز و جایگاه مافیای جهانی است.

قذافی در سخنانش که روز گذشته منتشر شد تایید کرد که سوئیس بیشترین خدمت را به سازمان القاعده با ممنوعیت ساخت گلدسته‌ها کرد و این ممنوعیت، بهانه‌ی لازم را به دست تروریست‌ها برای هدف قرار دادن و ضربه زدن به اروپا داده است.

رهبر لیبی گفت: «اکنون افراد شبکه‌ی القاعده می‌گویند: بفرمایید ای مسلمانان! ایا به شما نگفتیم که اینها دشمن هستند و باید به جنگ با اینها بپردازیم؟ طرفداران القاعده به ما خواهند گفت: به آزادی بیان و نظر در اروپا نگاه نکنید و به آن چه در اروپا انجام می‌دهند نگاه کنید. بشتابید و به سازمان القاعده بپیوندید، بشتابید و جهاد علیه اروپا را اعلام کنید».

قذافی همچنین این نظرسنجی را دهنده‌ی بهانه به جهان اسلام برای لغو تسامح و ملایمت دینی که بر اساس آن اجازه‌ی وجود کلیساها و صلیب در کشورهای اسلامی داده شده دانست و این قبیل اشیاء را بت خواند.

منبع

Sunday, December 6, 2009

قذافی حاله سوئیس را گرفت!

مسئول خبرگزاری فرانسه تایید کرد که مقامات لیبی با صدور حکم درباره‌ی دو شهروند سوئیسی بازداشت شده در این کشور، آنها را به 16 ماه زندان محکوم و 1100یورو جریمه کردند.

به گزارش پرس.تی.وی – بیروت، خبرگزاری اسوشیتد پرس از قول یک منبع لیبیایی نقل کرد که این دو شهروند سوئیسی در طرابلس پایتخت لیبی به تجاوز و سرپیچی از قوانین اقامت و کار محکوم شدند.

ماکس گلدی و رشید حمدانی در ژوئن سال 2008 در مذت زمان کوتاهی پس از بازداشت پسر معمر القذافی رهبر لیبی در ژنو که به اتهام بی‌ادبی و اهانت به دو خدمتکارش صورت گرفت، دستگیر شدند.

لازم به ذکر است که مقامات لیبی گلدی و حمدان را در نوامبر گذشته به سفارت سوئیس در طرابلس تحویل دادند که این مساله آمیدها برای آزادی آنها را افزایش داد.

با این حال خالد کعیم معاون وزیر خارجه ‌ی لیبی گفت که این دو نفر محاکمه خواهن شد و باید مکان دیگری را برای اقامت به منظور دیدار با وکلای خود و مقامات قضایی اختیار کنند.

این در حالیست که هنیبعل القذافی و همسرش در هتل مجللشان در ژنو به اتهام بی‌ادبی و اهانت در رفتار با خدمتکارانشان بازداشت شدند. پس از این کشور سوئیس این اتهامات را ساقط کرد، اما طرابلس کماکان نسبت به این مساله خشمگین باقی ماند.

این حادثه باعث شد که لیبی دست به اقداماتی انتقام جویانه بزند و کمک‌های نفتی خود به سوئد را قطع کرد و ملیاردها دلار لیبی را از بانک‌های سوئیسی خارج نمود.

این مساله موجب شد هانز رودلف رئیس جمهور سوئیس در اگست گذشته از مقامات لیبیایی عذرخواهی کند. در گامی که خیلی‌ها فکر می‌کردند به آزادی این دو بازرگان بینجامد.

منبع

لیبی پس از 40 سال صاحب خبرگزاری شد

سرویس بین الملل "تابناک"ـ یک شرکت تبلیغاتی که مدیریت آن را "سیف الاسلام " فرزند رهبر لیبی بر عهده دارد، اعلام کرد بزودی لیبی نیز خبرگزاری رسمی به نام "لیبیا پرس" خواهد داشت و اخبار رسمی دولت لیبی از این کانال منتشر خواهد شد.

"سلیمان دوغه" مدیر داخلی تنها شرکت تبلیغاتی لیبی در این خصوص گفت: اخبار "لیبیا پرس" از الجزیره، بی بی سی و خبرنگاران اعزامی تهیه خواهد شد!

گفتنی است لیبی یکی از معدود کشورهای جهان است که تاکنون خبرگزاری رسمی نداشته و اخبار و منابع رسانه ای آن مستقیما توسط مقامات دولتی بوِیژه شخص معمر قذافی ارائه می شد و اکنون فرزند ارشد رهبر لیبی که شواهد نشان می دهد زمینه را برای زمامداری آینده خود آماده می کند، درصدد است با راه اندازی یک خبرگزاری، لیبی را از انزوای سیاسی و رسانه ای خارج کند و چهره دموکراتیکی از خود به جهان ارائه دهد.

منبع

Sunday, November 22, 2009

پدر قذافی هم پیدا شد! اما هنوز بی پدر است

سایت " لیبیا وطننا" به نقل از " اسلام آنلاین" نوشت :رهبر انقلاب لیبی فرزند یك خلبان فرانسوی به نام " البار بریزوسی " است

یك پژوهشگر فرانسوی به نام " آن جودشلی " در تحقیقات خود تبار اروپایی رهبر لیبی را كشف كرده و مدعی است این خلبان پیش از جنگ دوم جهانی با یك دختر لیبی ازدواج كرده و معمر قذافی نتیجه این ازدواج آفریقایی - اروپایی است.

"آن "می افزاید : هنوز كسانی هستند كه این ازدواج را بخاطر دارند و از شجاعت های " البار " پدر رهبر لیبی در خلال جنگ كه منجر به قربانی شدن او در راه وطن است ، خاطراتی را در ذهن دارند.

این تحقیقات منجر به پیدا شدن تصویر پرسنلی " البار " نیز شده كه تشابه قابل توجهی با رهبر رهبر لیبی دارد.

قذافی در سال 1942 در روستای "فزان " بدنیا آموپد و این روستا در سال 1940 به تصرف فرانسوی ها درآمد و از سال 1943 تا 1951 حاكم فرانسوی در این روستا گماردند.

منبع

سخنان توهین آمیز قذافی درباره امام موسی صدر

http://www.amal-movement.com/new/amalogo.jpg

جنبش امل لبنان اخیرا بخشی از صدای معمر قذافی رهبر لیبی را منتشر کرده است که در آن قدافی درباره امام موسی صدر سخنانی عصبی و توهین آمیز به زبان می آورد.

به گزارش پارسینه در این قطعه صوتی که مشخص نیست دقیقا به چه زمانی متعلق است اما گمان می رود مربوط به قبل از ناپدید شدن صدر باشد، قذافی، رشد و نفوذ امام موسی صدر در جنوب لبنان را به شاه و ساواک نسبت می دهد.

رهبر لیبی همچنین امام موسی صدر را به همکاری با اسرائیل و دسیسه بر علیه ناسیونالیسم عربی متهم می کند!

امام موسی صدر در 3 شهریور سال 1357 و در آخرین مرحله از سفر دوره ای خود به کشورهای عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی، و در روز 9 شهریور ربوده گردید. دستگاههای قضایی دولتهای لبنان و ایتالیا، و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج امام از آن کشور و ورود ایشان به رم را رسما تکذیب نمود. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که طی دو دهه پیش بدست آمدند، تماما دال بر آن هستند که امام موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نگفته است.

منبع

Tuesday, November 17, 2009

قذافی چشم چران و 200 دختر زیبای ایتالیایی + عکس






به گزارش شبکه ایران به نقل از روزنامه "تایمز" چاپ لندن، نشریات ایتالیایی امروز دوشنبه گزارش دادند: "معمر قذافی" رهبر لیبی شب گذشته در ویلایی در رم و در مراسمی با حضور صدها دختر مهماندار ایتالیایی، به زعم خود آن‌ها را به اسلام دعوت و اعلام کرد مسیحیت بر اساس فریب بنیان نهاده شده است.

براساس این گزارشات، رهبر لیبی برای شرکت در مجمع جهانی غذا در ایتالیا به سر می‌برد و دستیار وی در تماسی تلفنی با یک آژانس جذب میهماندار، خواستار جذب دخترانی جوان و زیبا برای کار مهمانداری شده بود.

گلچین دختران با قد بالای 170 سانتیمتر برای دعوت به اسلام!

از این آژانس با نام "هاس‌تس‌وب" همچنین خواسته شده بود که 500 مهماندار 18 تا 35 ساله را با قد بلندتر از 170 سانتیمتر به کاخ "حافظ قدور" سفیر لیبی در رم و محل اقامت قذافی در طول این نشست سه‌روزه اعزام کند.
به این دختران ایتالیایی که با اتوبوس به محل اقامت سفیر لیبی در رم منتقل شده بودند، توصیه شده بود که خوش‌لباس باشند هرچند که پوشیدن لباس‌های باز و نیمه‌عریان ممنوع اعلام شده بود.
این دختران ایتالیایی که با دستمزدی در حدود 60 یورو استخدام شده بودند، به میهمانی شبانه در آن ویلا برای آنچه "تبادل نظر" و دریافت "هدیه لیبیایی" عنوان شده بود، دعوت شدند که این هدیه لیبیایی نسخه‌ای از قران کریم بود و در این مهمانی از خوردن و آشامیدن هم خبری نبود!
"پائولا لومله" خبرنگار خبرگزاری ایتالیا "آنسا" که خود را جای یکی از مهمانداران جا زده و در این مهمانی شرکت کرده بود، می‌گوید: "تمام زنان دعوت شده، از سیستم حفاظتی فلزیاب گذر داده شدند و پس از آن، توسط راهنمایانی که همگی دستار سفید بر سر داشتند به سالن پذیرایی مجللی هدایت شدند که به دو نیمه قرمز و سفید تقسیم شده و به محیط دایره‌ای شکل سخنران ختم می‌شد".
وی افزوده است: قذافی با یک ساعت تاخیر به همراه ‌یک مترجم و دو تن از محافظان زن مشهورش که با لباس نظامی او را همراهی می‌کردند، وارد سالن شد.

ارائه صحیح‌ترین گزاره‌های دینی با زشت‌ترین اقدامات اخلاقی!

روزنامه ایتالیایی "کوریره دلاسرا" گزارش کرده است که رهبر لیبی در این سخنرانی گفت: مخالفت اسلام با زنان گزاره درستی نیست.
قذافی پس از آن با اشاره به اینکه چهار نسخه متفاوت انجیل وجود دارد و تنها یک قرآن وجود دارد، این دختران را به اسلام دعوت کرد و به هریک از این دختران نسخه‌ای از قرآن کریم هدیه داد.
رهبر لیبی در ادامه به این دختران ایتالیایی گفته است: مسیح به صلیب کشیده نشده است. وی پیامبری است که برای عبریان فرستاده شده است و نه برای شما. در مقابل حضرت محمد (ص) برای همه بشریت مبعوث شده است.
وی افزود: شما گمان می‌کنید که مسیح به صلیب کشیده شده است اما این طور نیست. خداوند او را به آسمان برد و یهودیان فرد دیگری را که شبیه به حضرت عیسی بود به صلیب کشیدند. یهودیان تلاش کردند مسیح را بکشند زیرا او می‌خواست دین موسی را به مسیر راست خود بازگرداند.
روزنامه "کوریره دلا سرا" در ادامه افزوده است که فرد شماره یک لیبی به این دختران "کتاب سبز" انقلاب و کتابی با عنوان "چگونه مسلمان شویم" اهدا کرده است.
کارشناسان معتقدند که یکی از کارویژه‌های قذافی برای غرب، ارائه صحیح‌ترین گزاره‌های دینی با زشت‌ترین اقدامات اخلاقی و یا عجیب‌ترین رفتارهای ممکن است تا افکار عمومی غرب نسبت به دین اسلام و گزاره‌های واقعی آن، همیشه بدبین یا ناآگاه بمانند و از این دین، با نماینده چشم‌چران آن (قذافی) یا نماینده تروریست آن (بن‌لادن) یاد کنند.

این خبر در : شبکه ایران ، واحد مرکزی خبر ، بی بی سی فارسی ، تابناک ، آینده نیوز ، آفتاب و صدها خبرگزاری داخلی و خارجی دیگر .. فقط کافیست واژه gaddafi italian women را در گوگل سرچ کنید تا متوجه بازتاب این آبروریزی در سطح جهان شوید

Saturday, November 14, 2009

فرانسه اعلام آمادگی کرد تا به جای ایران پرونده امام موسی صدر را پیگیری کند



برنارد كوشنر، وزير امور خارجه فرانسه، در ديدار با خواهر امام موسي صدر در پاريس، براي همكاري در پي‌گيري حقوقي پرونده امام موسي صدر، اعلام آمادگي كرد.

به گزارش روابط عمومي مؤسسه فرهنگي تحقيقاتي امام موسي صدر، خانم رباب صدر، خواهر امام موسي صدر كه براي شركت و سخنراني در كنفرانس بين المللي «موسي صدر؛ امام گفت‌وگو و آزادانديشي» در پاريس به سر مي‌برد،‌ روز گذشته با برنارد كوشنر، وزير امور خارجه فرانسه ملاقات كرد.
در آغاز اين ملاقات، دو طرف درباره اوضاع لبنان و آخرين تحولات منطقه و نيز نقش امام موسي صدر در جلوگيري از جنگ‌هاي داخلي لبنان و خسارت ناشي از ربودن ايشان در ليبي گفت‌وگو كردند.
در اين ديدار صميمانه، خانم صدر، ‌تصوير كامل حقوقي درباره روند پي‌گيري قضايي پرونده امام موسي صدر در لبنان و احكام صادر شده از دادگاه عالي لبنان درباره دستگيري قذافي و هفده تن از مقامات ليبي به عنوان عاملان آدم‌ربايي ارايه كرد و درباره اقدامات حقوقي بعدي، سخن گفت.
در ادامه اين ديدار،‌ برنارد كوشنر،‌ وزير امور خارجه فرانسه نيز ضمن ابراز نگراني و تأثر از ربودن امام موسي صدر و غيبت ايشان از صحنه سياست‌هاي منطقه از سوابق آشنايي خود با امام موسي صدر و تأثيري كه شخصيت و ويژگي‌هاي خاص ايشان بر وحدت و انسجام لبنان داشته است سخن گفت.
وي همچنين براي هرگونه همكاري در آينده و تبيين حقايق نيز قول مساعد داد و مشاور خود را براي همكاري و همفكري با خانواده امام موسي صدر در پي‌گيري پرونده، به ايشان معرفي كرد.

هدیه ای با طعم قذافی



عصر ایران – معمر قذافی رهبر لیبی در سفر اخیر " باروت پاهور " نخست وزیر اسلوونی به لیبی ، دو شتر به او هدیه داده است .

به گزارش عصر ایران ، بنا به گزارش مطبوعات و رسانه های اسلوونی ، نخست وزیر این کشور پس از دریافت این هدیه از رهبر لیبی گفته است که باید برای یافتن جایی برای نگهداری از این دوشتر فکر کند .

باروت پاهور در لیبی در واکنش به پرسش خبرنگاران گفته است : " باید تا زمان بازگشت به کشورم درباره جای دادن شترها در مکانی مناسب فکر کنم . "

این هدیه عجیب قذافی به نخست وزیر اسولونی در مطبوعات ور سانه های این کشور اروپایی تبدیل به سوژه ای خبرساز شده است

Friday, November 13, 2009

معمر قذافی از دیدگاه دشمنان انقلاب



بخشی جدا شده از مطلب علیرضا نوری زاده در مورد قذافی :
... من از تصميم سرهنگ معمر القذافي در پايان بخشيدن به كليه برنامه هاي تسليحاتي سري اش از جمله توليد سلاحهاي شيميائي و ميكروبي و سلاح هسته اي كه به گفته نخست وزير ليبي ميلياردها دلار تا كنون هزينه به بار آورده است، تعجب نكردم.
در گذشته كارهاي عجيب و غريب قذافي را نشانه اي از جنون و اختلال روحي او ميدانستيم. آنها كه شعارهاي او را باور داشتند و يا از كيسه جودش، برخوردار شده بودند به جاي واژه جنون و يا ماليخوليا از واژه صداقت استفاده ميكردند. وقتي در كنفرانس سران عرب در رباط قذافي براي ملك حسين هفت تير كشيد و يا در قاهره توي گوش وزير خارجه اش زد خيليها از جمع ذوب شدگان در تصوير كاذب قهرمانان امت عرب، قذافي را ستودند كه اهل مجامله نيست و دلاورانه آماده پذيرفتن هر نوع خطري هست. زماني كه امام موسي صدر را ناجوانمردانه به دام كشيد و بعد بنا به روايت وزير خارجه سابقش منصور كيخيا كه توسط مأموران اطلاعات ليبي در قاهره ربوده شد و تا كنون اثري از او يافت نشده است، او و دو همراهش شيخ محمد يعقوب و عباس بدرالدين را به حوض تيزاب انداخت تا اثري از آنها به جا نماند، اهل ولايت فقيه كه بسياري شان دين بسيار به امام موسي داشتند و بعضي نيز هم چون احمد خميني بستگي سببي با رهبر شيعيان لبنان برقراركرده بودند، حاضر به پيگيري ماجرا نشدند و اين فرضيه را كه امام موسي با توافق عوامل نزديك به آيت الله خميني سر به نيست شده، در عمل ثابت كردند. قذافي اما پس از حمله هواپيماهاي آمريكائي به خليج سرت و اقامتگاهش و به قتل رسيدن يكي از فرزند خوانده هايش، شال و كلاه انقلابيگري را به قلاب در پستوي دفترش آويخت و اگر جريان لاكربي پيش نيامده بود، مطمئن باشيد تا امروز سرهنگ قذافي را در صف دوستان نزديك آمريكا و بريتانيا مشاهده ميكرديد. لاكربي كه در واقع طرحش در تهران و دمشق ريخته شد و به دست عوامل اطلاعاتي ليبي به اجرا درآمد و طي آن جان و جهان بيش از 250 انسان در آسمان اسكاتلند سوخت و خاكستر شد، قذافي را زمينگير كرد.
همه راهها را به روي او بستند در حاليكه او انتظار داشت برادران عربي كه اينهمه سنگشان را به سينه ميزند و ميلياردها دلار به صور گوناگون به جيبشان ريخته است در روزهاي محاصره و محنت به ياريش بشتابند و وقتي حتي مصر حاضر نشد به هواپيماهاي او اجازه فرود در قاهره را بدهد نگاه قذافي از جهان عرب متوجه افريقا شد. و به مرور با پولي كه داشت توانست نزد سرهنگان و گروهبانهاي يكشبه به قدرت رسيده در شماري از كشورهاي آفريقائي اعتبار و منزلتي پيدا كند. به ويژه آنكه نلسون ماندلا پدر بزرگ آفريقا و نماد آزادگي و آزادانديشي در اين قاره به پاس كمكهاي بيدريغ قذافي به حزب او ANC در دوران مبارزه بر ضد رژيم نژادپرست افريقاي جنوبي، حرمت بسياري براي رهبر ليبي قائل شد و تلاش براي رفع محاصره اقتصادي ليبي و حل مشكل پرداخت غرامت به بازماندگان قربانيان هواپيماي پانام آمريكائي و يوتاي فرانسوي، در واقع توسط او آغاز شد و به نتيجه رسيد. قذافي با تهديد به خروج از اتحاديه عرب و اخراج هزاران كارگر فلسطيني و عرب، عملاً به برادران عرب پشت كرد و مردي كه در فرداي درگذشت عبدالناصر، به عنوان وارث شعارهاي وحدت آزادي و سوسياليسم پرچم وحدت عربي را در دست گرفت، در كنفرانس اخير سران عرب در بيروت. پس از درگيري لفظي شديد با اميرعبدالله وليعهد عربستان سعودي، اعلام كرد كه ديگر در كنفرانس سران عرب شركت نخواهد كرد.
در طول ماههاي اخير بريتانيا كه پس از حل مشكل پرداخت غرامت به بازماندگان قربانيان حادثه لاكربي، روابط كامل ديپلماتيك خود را با ليبي از سر گرفت و با اين كشور سفير مبادله كرد با اطلاع ايالات متحده، سرگرم گفتگو با قذافي و دستيارانش بود و حالا فاش شده است كه قذافي به تشويق وزير خارجه بريتانيا جك استراو حاضر شد دست از برنامه هاي كلان تسليحاتي خود بردارد و بازرسان و كارشناسان آمريكائي و بريتانيائي را به ليبي راه دهد تا آنچه را او طي سالها در زير زمينهاي صحراي ليبي ساخته است بازرسي كنند و راههاي تفكيك ماشين آلات و تجهيزات گرانقيمت كارخانجات توليد سلاحهاي شيميائي و ميكربي و غني كردن اورانيوم و ساختن آب سنگين و پلوتونيوم را مورد بررسي قرار دهند. در حال حاضر نيز پس از گفتگوهاي نمايندگان ليبي با دكتر محمد البرداعي رئيس سازمان بين المللي انرژي اتمي و وعدة امضاي پروتكل الحاقي، به نظر ميرسد تصميم قذافي براي دست شستن از برنامه هاي توليد سلاح هسته اي قطعي است و مرحله جرائي آن در آغاز سال تازه ميلادي به جريان خواهد افتاد.
در اين ميان چيزي كه كمتر مورد توجه كارشناسان و مفسران آشنا به امور ليبي و خاورميانه قرار گرفته ابعاد همكاريهاي گسترده بين ايران و ليبي در زمينه صنايع نظامي و به ويژه پروژه هاي توليد موشكهاي زمين به زمين و مراكز تحقيقات و آزمايشهاي اتمي است. در اين زمينه با فردي آگاه در ايران گفتگوئي داشتم كه روز دوشنبه در الشرق الاوسط به چاپ رسيد. اين شخص برايم روايت كرد كه پس از حملات موشكي گسترده صدام حسين به شهرهاي ايران از جمله تهران، محسن رفيقدوست كه در آن تاريخ مسئوليت خريدهاي نظامي را عهده دار بود و با قذافي و مسئولان كشورش آشنائي نزديك داشت، در رأس هيأتي به طرابلس رفت. رفيقدوست در ديداري با قذافي به او گفته بود صدام حسين ناجوانمردانه شهرهاي ما را با موشك ميكوبد و باعث قتل هزاران شهروند بيگناه شده است او همچنين با حمله موشكي به بناهاي تاريخي و مساجد در صدد محو تمدن اسلامي ايران است. رفيقدوست كه ميدانست قذافي دهها موشك زمين به زمين از نوع اسكادبي و فروغ دارد كه صدام با همانها شهرهاي ايران را مي كوبيد از وي خواست تعدادي موشك به ايران بفروشد و در مقابل ايران براي هميشه پرونده اختفاي امام موسي صدر را خواهد بست. رهبر ليبي دو روز بعد نخستين محموله موشكي را كه شامل 30 موشك اسكاد بود به ايران فرستاد و بابت آن نيز هرگز پول مطالبه نكرد. از اين تاريخ (اواسط دهه هشتاد قرن گذشته) تا اواخر دهه نود روابط تهران و طرابلس در همه زمينه ها از جمله زمينه هاي امنيتي و نظامي بسيار عميق و نزديك بود. صدها تن از متخصصان و كارشناسان نظامي و صنعتي ايران در تاسيسات نظامي و صنعتي ليبي مشغول به كار بودند و پروژه هاي نظامي مشترك دو كشور، به خوبي پيش ميرفت. آنچه در واقع باعث سردي ناگهاني و آشكار در روابط شد، پيروز شدن محمد خاتمي در انتخابات رياست جمهوري در سال 1376 (1997 ميلادي) بود. خاتمي كه همسرش خواهرزاده امام موسي صدر است، از همان آغاز نشان داد كه نظر لطفي به قذافي ندارد. و در حالي كه براي همه رهبران كشورهاي اسلامي دعوت نامه مجدد براي شركت در كنفرانس سران كشورهاي اسلامي در تهران فرستاد، حاضر به تجديد دعوتي نشد كه پيش از او رفسنجاني براي قذافي فرستاده بود. دومين شبكه جاسوسي ليبي در ايران در همين زمان (شبكه اول پنج سال پيش از اين به دام افتاد كه از جمله اعضايش ميتوان به حسين پناه نويسنده نزديك به حزب الله و عضو تحريريه روزنامه صبح مهدي نصيري و يا لثارات انصار حزب الله، اشاره كرد) لو رفت و اعضايش كه از بلندپايگان سپاه بودند دستگير شدند.
از سوي ديگر براي نخستين بار از زمان برپائي رژيم، كنفرانسي جهاني در رابطه با امام موسي صدر در ايران تشكيل شد كه در آن بسياري از شخصيتهاي مذهبي و فرهنگي كشورهاي خاورميانه شركت داشتند. پيام خاتمي به كنفرانس نيز خالي از طعن و لعن به كساني نبود كه ايران و لبنان و جهان اسلام را از وجود شخصيت ارزشمندي هم چون امام موسي صدر محروم كرده بودند. قذافي اين مواضع را نشان آشكار عهدشكني رژيم اسلامي دانست و به مرور كاركنان و متخصصان ايراني مقيم ليبي را پس فرستاد.
سفر خرازي وزير خارجه خاتمي نيز نتوانست حرارت سابق را به روابط دو كشور بازگرداند. به خصوص آنكه وقتي جمهوري اسلامي براي دومين بار موشك شهاب 3 را آزمايش كرد و در مقابل درخواست قذافي جهت تحويل چند موشك از اين نوع به ليبي به اين بهانه توسل جست كه هنوز پروژه كامل نيست، قذافي به كلي روي از تهران برگرداند و روز به روز بيشتر به سوي غرب و خاصه لندن و واشنگتن اشتياق وحرارت نشان داد. آنچه رژيم را سخت نگران كرده است ابعاد همكاري قذافي و رژيمش با غرب در زمينه برچيدن پروژه هاي تسليحاتي كلان و مبارزه با تروريسم كه ميتواند با گشودن پرونده هاي كهن همكاري رژيم با ليبي همراه باشد، و به شدت اهل ولايت فقيه را با دلهره و اضطراب روبرو ساخته است. همان منبعي كه ذكرش رفت ميگفت، طي دو سه روز اخير، بعضي از مراكز نظامي و تسليحاتي زيرزميني در ايران كه ليبي از چند و چون آنها باخبر است، تخليه شده و احتمال انتقال تجهيزات از اين مراكز به نقاط ديگر وجود دارد ...

منبع

Monday, November 9, 2009

رفیق دوست و رفاقتش با قذافی

http://www.shahrvandemrouz.com/storage/images/20080902124515t300-110.jpg
محسن رفیق دوست وزیر سپاه در دولت میرحسین موسوی در خصوص نحوه تهیه اسلحه برای جبهه های جنگ ، به شهروند امروز می گوید: در سال‌های بعد از انقلاب بنده سالی 6 ـ5 بار به لیبی سفر می‌کردم. بعد از اینکه وزیر سپاه شدم یکسال به لیبی نرفتم. بعد از آن مقامات لیبی بنده را رسماً به عنوان وزیر سپاه دعوت کردند.

خاطرم هست در آن سفر، سردار صفوی و سردار وحید هم بودند. اولین باری بود که با لباس سپاهی می‌رفتیم. مقامات لیبی هم در سطح بالا استقبال کردند. قبل از اینکه به لیبی برویم جناب آقای هاشمی به من گفتند که بررسی کنید ببینید می‌توانیم از لیبی موشک بگیریم یا خیر. گفتم تلاشم را می‌کنم. بعد برای گرفتن پیام خدمت ریاست جمهوری وقت (مقام معظم رهبری) رسیدم. پیشنهاد اقای هاشمی رفسنجانی را به ایشان عرض کردم. فرمودند پیشنهاد خوبی است. وقتی به لیبی رفتیم ابتدا با آقای جلود، معاون آقای قذافی دیدار کردیم.

وی در ادامه مصاحبه خود با شهروند امروز می گوید: در مذاکراتمان، آقای جلود می‌گفت که لیبی از انقلاب اسلامی حمایت می‌کند. در عین حال مشکل عربی بودنشان را هم مطرح کرد. ایشان نزدیک به نیم ساعت سخنرانی کرد. دیدم اینطور نمی‌شود. یکدفعه با دستم محکم زدم روی میز مذاکره بطوریکه جلود تکان خورد. گفتم دروغ می‌گویید. جلود گفت چرا؟ گفتم شما می‌گویید ایران ام‌القرای جهان اسلام است و تهران هم مرکزش. در حالیکه صدام هر روز تهران را هدف قرار می‌دهد و ما تجهیزات کافی برای دفاع نداریم. گفت چه می‌خواهید. گفتم موشک.

وی ادامه داد: جلود با این پیشنهاد کمی تامل کرد و گفت این کار من نیست. کار شخص قذافی است. گفتم بروید آقای قذافی را آماده کنید.

رفیق دوست در ادامه می افزاید: وقتی پیش قذافی رفتم چون لباس نظامی داشتم سلام نظامی دادم. بعد از آن دیدار، جلود گفت کار خودت را کردی. بیایید موشک‌هایتان را ببرید.

عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی درباره چرایی کمک قذافی به ایران معتقد است: آقای قذافی انسان عجیبی است. روحیه ظلم ستیزی دارد به ویژه آنکه برایش دستاوردی داشته باشد. آقای قذافی داعیه رهبری جهان عرب و آفریقا را دارد. وقتی هم انقلاب اسلامی پیروز شد لیبی جزو اولین کشورهایی بود که نظیر سوریه و روسیه انقلاب ایران را به رسمیت شناخت. اخیراً هم سفری به لیبی داشتم. آقای قذافی می‌خواست بین لیبی و حزب‌الله لبنان میانجیگری کنیم.

رفیق دوست درباره چگونگی آشنایی اش با قذافی و نخست‌وزیرش جلود به شهروند می گوید: روزهای ابتدایی انقلاب، بلافاصله نخست وزیر لیبی به ایران آمد. دولت موقت اجازه نداد این هیات از هواپیما پیاده شود. خبر را به من دادند. با مرحوم محمد منتظری در مدرسه رفاه جلسه داشتیم.

آنها به خاطر آقای موسی صدر با ورود هیات لیبی مخالف بودند. گفتم این دعواها باشد برای بعد. 40ـ30 نفر از اعضای کمیته استقبال را برداشتم و رفتم فرودگاه. دولت موقتی‌ها را از فرودگاه بیرون کردیم. رفتیم در هواپیما را باز کردیم. جلود و همراهانش را به هتل شرایتون بردیم و در دو طبقه اسکان دادیم. بعد هم آوردیم با امام (ره) ملاقات کردند. این مساله برای لیبیایی‌ها خیلی شیرین بود.

وی با بیان اینکه این ماجرا رسانه‌ای نشد افزود: نیروی دریایی ایران در زمان شاه، با نیرو دریایی لیبی هر دو توسط آمریکایی‌ها درست شده و کاملاً شبیه هم بود. ما دو ناو بزرگ داشتیم که درست مثل ناوهای لیبی بود. وقتی قذافی در لیبی به مسند قدرت نشست، تجهیزات روسی را جایگزین ناوهای آمریکایی کرد. بنابراین تجهیزات ناوهایمان را از لیبی گرفتیم. با دو کشتی تجهیزات ناوها را آوردیم. در حقیقت رفاقتمان از اینجا شروع شد.

رفیق دوست افزود: اولین تجهیزات نظامی را از عرفات خریدم. دو هزار قبضه کلاشینکف و 500 قبضه آر.پی.جی بود.

وی درباره ساماندهی نظامی جنگ با اشاره به کارشکنی های بنی صدر گفت: مشکلات لجستیکی صرفاً در خریدهای نظامی خلاصه نمی‌شد. ما ابتدای جنگ و در دوره بنی‌صدر حتی برای تامین تسلیحات از داخل هم مشکل داشتیم. یک روز شهید کلاهدوز، قبل از شکست حصر آبادان، به من گفت اگر هزار قبضه اسلحه ژ3 بیشتر بدهی می‌توانیم 4 هزار نفر را وارد عمل کنیم. رفتم دزفول. دیدم بنی‌صدر هم همراه استاندار آنجاست. گفتم دستور بدهید هزار قبضه اسلحه به ما بدهند. گفت برو از اربابانت بگیر. گفتم ارباب‌هایم چه کسانی هستند. اسامی بزرگان انقلاب، آقایان خامنه‌ای، بهشتی و هاشمی رفسنجانی را گفت. گفتم اسلحه دست ارباب‌های من نیست دست توست.

بنی‌صدر گفت نمی‌دهم. یادم هست لباس نظامی هم پوشیده بود. به محض اینکه بنی‌صدر سوار جیپ شد من هم رفتم زیر لاستیک‌های جیپ خوابیدم. گفت چکار کنم. گفتم یک حواله هزارتایی ژ3 بنویس. نوشت و من هم آمدم تهران.

وی در ادامه می افزاید: اول که آمدم گفتند نمی‌دهیم. ما هم یک عده از بچه‌ها را برداشتیم و رفتیم قفل‌ها را شکستیم. سه هزار ژ3 و تیربار برداشتیم. همه را شماره‌برداری کردیم گذاشتیم آنجا و آمدیم بیرون.

رفیق دوست در پایان در خصوص یکی از دیدارهایش با حافظ اسد می گوید: همزمان با یکی از دیدارهایم با حافظ اسد، ملک حسین، صدام و حسنی مبارک هم در بغداد جلسه سه جانبه‌ای داشتند. این موضوع برای ما گران تمام شده بود. ما هم تجهیزات می‌خواستیم. دیدم اینطور نمی‌شود. به آقای اسد گفتم آنها در بغداد جمع شده‌اند تا بی‌غیرتی ارباب تو را ثابت کنند. آقای لواسانی، گفت این جمله دیپلماتیک نیست من ترجمه نمی‌کنم. گفتم همین را بگو. وقتی حرفم ترجمه شد آقای حافظ اسد گفت راست می‌گویی. گفتم حسنی مبارک و ملک حسین، آمریکایی اصلند. اما روس‌ها فکر می‌کنند صدام با آن‌هاست. در صورتی که صدام هم آمریکایی است. در جریان انقلاب این امور خیلی عادی بود

منبع

Friday, November 6, 2009

قذافی: پسرم حیف است نیمکت ‌نشین باشد


رهبر لیبی در مورد فرزندش از دلالان بازیکنان فوتبال خواست ‌تا برای انتقال او به تیم‌های سرشناس جهان کمر همت ببندند!!!


قذافی در این زمینه گفت: تاکنون فکر می‌کردم حضور پسرم در ایتالیا بتواند فوتبال این کشور را متحول ‌کند اما متاسفانه باشگاه‌های ایتالیایی پتانسیل نهفته در روح او را درک نکرده اند و ترجیح می دهند با ‌روی نیمکت قرار دادن او، از وی کسب انرژی کنند. به همین دلیل می‌خواهم وی را به کشور دیگری ‌بفرستم تا علاوه بر فراگیری فنون سیاست، تجربیات فوتبالی او را نیز به دیگران منتقل کنم.
منبع

Thursday, November 5, 2009

دیر رسیدید آقای قذافی کاروان رفته

مقاله استاد مسعود بهنود در روزنامه اعتماد :

http://www.irdiplomacy.ir/Images/Article/1538088727behnoud%5B1%5D.jpg

معمر قذافي چهارشنبه که به نيويورک وارد شد تا از فرصت مجمع عمومي سازمان ملل استفاده کند و خود را بنماياند، همه چيز داشت تا در نظر رسانه هاي تفاوت طلب و چشم هاي کنجکاو بنشيند، از لباس هاي عجيب، تا هشت دختر بدن ساخته، نبرد تن به تن آموخته و آکروبات در مقام گارد محافظ. يک چادر ايلياتي همراه آورده بود با يک زيرانداز تماشايي و ده ها بالش و متکا از پر قوهاي اسکاتلند، يک سفارتخانه فعال و دست به سينه، يک سابقه جذاب از حرکات نامعقول و بالاخره ميليارد ها پول نفت بي حساب در اختيار.


به نظر مي آمد زمان براي ظاهر شدن رهبري متظاهر در برابر افکار عمومي جهاني هم به حساب انتخاب شده بود. سه هفته پيش جشن هاي چهلمين سالگرد رهبري سرهنگ دوم معمر قذافي در ليبي برپا شده و زندانيان فراوان آزاد شده و اضافه حقوق ها به کارکنان دولت پرداخته شده بود. ديگر اينکه وزير خارجه سابقش که هنوز دست بوس اوست در مقام رئيس اجلاس 2009 مجمع عمومي سازمان ملل آن بالا نشسته بود. همو به زبان تعارف آميز عربي از «الرئيس المکرم» دعوت به سخنراني کرد. حتي زماني که او بيش از يک ساعت ياوه گفت و تکرار و باز تکرار کرد، علي عبدالسلام ترکي تذکر نداد که زمانت به سر آمده. فقط در دقيقه 90 اين شکنجه، جسارت کرد و با ارسال نامه يي زمان را به قذافي يادآور شد.

موقعيت زماني از يک جهت ديگر هم براي نمايش بزرگ قذافي انتخاب شده بود. اين روزها روزنامه هاي امريکايي و اروپايي پر است از انتقاد از باراک اوباما و گوردون براون و حتي سارکوزي که چرا با وي ملاقات کردند و به شرايطش تن دادند و سرانجام مامور اطلاعاتي قذافي را که عامل کشتار نزديک به سيصد نفر مردم بي گناه تشخيص داده بود آزاد کردند تا قذافي با ترتيب دادن استقبال شاهانه از مامور اطلاعاتي اش قدرت خود را به رخ مردم بي خبر ليبي بکشد و پايه هاي قدرت محکم کند. چنين کسي چرا توجه نبيند، چرا همه به ديدارش صف نکشند. مگر در عمر سازمان ملل چند بار چنين نمايشي برپا مي شود. چند بار يک نفر به نيويورک مي آيد که اصرار دارد شب در خيمه رئيس قبيله يي خود بخوابد و حتي هتل هاي بزرگ و گران هم حاضر نمي شوند امکاني به او بدهند که فرانسه داد؛ در کاخ اليزه چادرش را به پا کرد و در همان جا سفراي خارجي را پذيرفت. تا آنکه بالاخره قصري در املاک دونالد ترامپ بزرگ ترين بساز و بفروش و معاملات ملکي امريکا در مقابل بخششي لابد شاهانه به وي اختصاص داده شد که 90مايل با مرکز سازمان ملل فاصله دارد. در عين حال يک موسسه خصوصي هم استخدام شده بود که مانع از آن شود تا عکاسان فضول از هوا عکس بگيرند. عکسي که هست از خيمه تنهاست و قبل از رسيدن رئيس. ورنه بعد از آمدن رئيس کافي بود که عکسي گرفته شود از هشت دختر نازک اندام ليبيايي برگزيده از ميان صد تا که صبحگاهان روي اسب هاي تزيين شده خود حرکات آکروباتيک مي کنند و در همين حال رئيس از خواب دوشين برمي خيزد و يکي از همين دختران در يک سيني سنتي عربي که بر اطرافش بيست آيه برگزيده از کتاب خدا نقره شده شير شتر تازه براي او مي برد.

و همه اينها وقتي جالب تر مي شود که بدانيم عوام ليبي رئيس را به ساده زيستي مي شناسند. و حرکات نمايشي و پرهزينه او را که با صورت حساب هاي نفتي (از جيب مردم ليبي) پرداخت مي شود، نشانه قدرت خود مي گيرند. 40 سال بدکاري سرهنگ که خود ده ها کتاب دربر مي گيرد همه جا با پرداخت دلارهاي نفتي ماستمالي شده است جز يکي. تنها در مورد ايران به علت دست داشتن قذافي در ناپديد کردن و احتمالاً قتل امام موسي صدر دلارهاي نفتي ليبي کارگر نشده و درخواست هاي قذافي براي سفر به تهران و ديدار با آيت الله خميني( ره) بي جواب ماند. شرط اين بود که «موضوع آقا موسي روشن شود». گرچه به نظر مي رسد کساني درصددند اين امتياز ايران را به قذافي بفروشند.

اما باري حاصل کار کارواني چنين سينمايي و جذاب نه آن شد که قذافي مي خواست و سيف الاسلام پسر فرنگي شناس و فعالش پرداخت ميليون ها تدارک ديده بود. قذافي که از تريبون اجلاس پايين مي آمد آشکار بود که تدارک بي اثر شده. او هنگام سخنراني براي جلب نظرها همه کار کرد. اساسنامه سازمان ملل را پاره کرد، به جاي ترکيب فعلي شوراي امنيت، پيشنهاد داد اين شورا از مناطق جغرافيايي تشکيل شود غسخني که چنان کهنه است که به گوش همه آشناست چون بارها و بارها از سوي کساني به عنوان نقص اساسنامه سازمان ملل مطرح شد که شاه سابق ايران از آن جمله استف، قذافي يک کرسي شوراي امنيت را براي آفريقا خواست که به تازگي قذافي متمايل به آنجا شده است، در حالي که سال ها بر طبل اشتراک عربي کوبيد و مدت ها هم داعيه اتحاد اسلامي به ميان آورد. اما شکست «شاه بزرگ آفريقا» که هميشه يک نقشه آفريقا هم روي کت هاي ايوسن لوران خود مي دوزد و به گفته خود مورد تاييد «هزار شاه آفريقا» هست، از زماني آغاز شد که آن هفت هشت برگ کاغذ زردرنگ با شلختگي کنده شده از روي يک کتابچه سيمي بچه هاي مدرسه را از جيب لباده دوخت پاريس بيرون آورد. کاغذها موجب شد که انگار صورتکش افتاد. کاغذ در دستان قذافي در هوا بال مي زد که فيلمبرداران و عکاسان با بزرگ نمايي آن دريافتند که با خط خرچنگ قورباغه اش، انگار در بي خوابي شب قبل که شرحش را گفت رئوس سخنان خود را نوشته بود. چنين شد که گوينده شبکه خبري ايتاليا پيشاپيش به مردم خبر داد اين را خواهد گفت و گاه با خنده و شوخي از مردم خواست آنها هم پيشگويي کنند. در همه اين مدت قذافي همچنان سخن مي گفت. اما قبل از اينها، به تدريج اول ژاپني هاي خوش خواب حاضر در اجلاس به خواب رفتند و بعد ديگران. آنگاه اجلاس خالي شد. اوج ماجرا وقتي است که عکسش در صفحه اول پنجشنبه تايمزلندن چاپ شده است؛ لحظه يي است که علي عبدالسلام ترکي رئيس ليبيايي مجمع عمومي نشان داده مي شود که براي تظاهر و فاصله گرفتن از سخنگو، يک گوشي ترجمه هم به گوش خود گذاشته، اما از فشار خواب و خستگي حاصل از تکرار چشم ها را بسته و انگشتان را روي آن مي فشارد. حال آنکه رئيس دارد با هيجان سخن مي گويد. چنين عکسي حتماً براي عبدالسلام بي عقوبت نخواهد بود.

اما آنچه وزير خارجه سابق ليبي را به اين خطر دچار کرد همان است که الرئيس درباره اش سخن گفت و با همين يک نکته نشان داد چقدر گول و بي خبر است؛ آنجا که گفت دچار جت لاک غعارضه يي که بعد از مسافرت با هواپيماي جت بر فراز اقيانوس اطلس، به علت تغيير ساعت و نور در انسان ظاهر مي شودف شده و ساعت چهار صبح نيويورک از خواب برخاسته و نتيجه گرفت بهتر است مقر سازمان ملل جاي «راحت»تري باشد. گمان نداشت اگر مقر سازمان ملل به يکي از قصرهاي وي در اطراف ليبي هم منتقل شود باز کساني بايد از سوي ديگر زمين بيايند. عجب نيست از کسي که يک بار به انورسادات گفته بود من و تو متحد شويم همه دنيا متحد شده اند. ديگر کسي باقي نمي ماند که جنگي بکند. سادات نوشته هيچ شوخي نمي گفت قذافي همين باورش بود. قذافي بور شد چون زمانه را نمي شناسد، نه خودش و نه نخبگان وابسته به وي. و اين گرفتاري همه ديکتاتورهاست. او اگر در همان سال هاي اول دهه 70 غکه هنوز آرمانخواهي دهه 60 در جان ها بودف با همين حرکات به نيويورک مي رفت دست کم هزاران هيپي غشورشيان زمان خودف براي ديدنش صف مي کشيدند و همين خوابيدن در چادر براي ايجاد محبوبيتش کافي است.

اما به دنياي شفافيت، ديکتاتورها چنان که مک لوهان درباره هيتلر گفته به دلقکان تبديل مي شوند. اگر دلارهاي نفتي و ريخت و پاش هاي معتبرترين موسسه روابط عمومي امريکا نبود که براي قذافي کار مي کند، همين چند نفري هم که در سالن نشستند رفته بودند و آن چند صد نفري که بيرون از کاخ شيشه يي عليه وي شعار دادند و قتل هايش را يادآوري کردند، چند هزار مي شدند.

سابقه کار

مجمع عمومي سازمان ملل چند باري در عمر 63 ساله اش نقش خود را در ذهن مردم جهان به عنوان تريبون جهاني به درستي بازي کرده است. هر بار اين دولتمردان بودند که نام شان يا سخنان شان جذابيتي به اجلاس سالانه بخشيده. 13 سالي از تاسيس اين نهاد باقيمانده از پايان جنگ جهاني دوم گذشته بود که فيدل کاسترو جوان بلندقامت ريشو و مجسمه انقلاب هاي مطلوب بعد از جنگ جهاني دوم با سيگار برگش، با لباس دست دوخت ساده نظامي اش، بي ترس از ترور و توطئه به نيويورک پا گذاشت، چشم جهاني به کاخ شيشه يي برگشت. يک سال بعد اين صداي لنگه کفش خروشچف بود که از پشت تريبون مجمع عمومي در گوش جهان پيچيد و اين دو صداي دهه پرحادثه 60 ميلادي بودند؛ دهه آرمانخواهان. در سال 1974 يک نماينده ديگر از مظلومان به پايداري قدعلم کرده در سازمان ملل درخشيد. ياسر عرفات فرياد زد با شاخه زيتوني در يک دست و تفنگي در دست ديگر آمده ام. او جهانيان را براي حل مساله فلسطين در برابر دو راه حل گذاشت.

در اين 63 سال بيشتر آنها که در سر سودايي داشته و در کشور خود به رياست رسيدند - چه سلطنت موروثي، چه کودتاي نظامي، يا انتخابات ساختگي و سرانجام چه آنها که با راي مردم به کار آمده اند - يک باري در اين نمايشگاه شرکت داشته اند.

در تاريخچه مجمع عمومي از دو کفش يادشده؛ يکي آن لنگه يي که خروشچف رهبر اتحاد جماهير شوروي بر ميز کوفت و ديگري آنکه محمدعلي رجايي معلم ساده دبيرستاني در تهران، وقتي در 1980 به عنوان نماينده انقلاب ايران به مجمع عمومي رفت از پا درآورد تا اثر شکنجه هايي را که در رژيم گذشته ايران در زندان تحمل کرده بود به جهانيان نشان دهد. ناظم دبيرستان مذهبي کمال کمي خجالتي مي نمود. نوشته اند آن که وي را به چنين کاري ترغيب کرد مهندسي بود که در مقام معاون وي مشاور و محرمش بود. آن دو در سلول هاي زندان شاه با هم دوست و همدل شده بودند.

25 سال بعد از آن حضور، محمود احمدي نژاد وقتي براي اولين بار وارد نيويورک شد تا در مجمع عمومي سازمان ملل شرکت کند، هنوز پوسترهاي تبليغات انتخاباتي وي به ديوارهاي شهرهاي ايران بود که خود را «رجايي ديگر» مي خواند؛ ادعايي که همسر و فرزندان رجايي و همکاران وي هيچ کدام نپذيرفته اند. از جمله بي شباهتي هاي رجايي و احمدي نژاد شايد بايد فقط به يکي اشاره کرد.

محمود احمدي نژاد امسال وقتي به نيويورک رفت برخلاف چهار دفعه پيش، نه فقط در شهر و ديار خود همه جا با استقبال روبه رو نيست بلکه با موج مخالفت ها روبه روست که حتي گاه به نظر مي رسد به راي دهندگان واقعي وي مجال نمي دهد که راي خود فاش و به آن افتخار کنند. رئيس دولت ايران برخلاف اولين سالي که در اين مجمع شرکت کرد، هيات هاي نمايندگي را چندان مشتاق شنيدن سخنان خود نيافت. صندلي هاي خالي اجلاس بيشتر بود. او برخلاف چهار سال اول اين بار ناچار بود حضور عده زيادي ايراني مخالف خود را هم در بيرون عمارت شيشه يي تحمل کند که با بادکنک ها و پرچم هاي سبزرنگ چشم ها را به خود مي خواندند.

بي شباهتي احمدي نژاد به رجايي را امسال يک خبر ديگر هم کامل مي کرد. آن مهندس جوان همراه نخست وزير انقلابي که اينک عاقله مردي روزگار چشيده است، در همين زمان به دليل مخالفت با احمدي نژاد در انتخابات رياست جمهوري و کوشش براي نشاندن کس ديگري به جاي او در زندان بود. خبرنگاران قديمي ديدند به جاي بهزاد نبوي اين بار جواني به نام اسفنديار رحيم مشايي همراه رئيس دولت ايران است که در داخل ايران مخالف کم ندارد و اگر اصرار احمدي نژاد در حفظ اين فاميل و دوست نبود به قاعده کسي که تنها مقام دولتي است که انتصابش با مخالفت صريح رهبر جمهوري اسلامي روبه رو شده، در مقام نفر دوم دولت، باز هم تثبيت نمي شد.

جانشينان

اين قصه را با اين قياس از جانشينان خبرسازان اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل به پايان بريم.

خروشچف وقتي لنگه کفش به ميز کوفت در سرش بود که جانشينش در رهبري اتحاد جماهير شوروي کسي باشد همان گورباچف که 15 سال بعد از سقوط وي به دبيرکلي حزب رسيد و آخرين رهبر اتحاد جماهير شوروي شد. کاسترو زماني که با آن درخشش به عنوان نماينده آرمان هاي هزاران چريک جهان به کاخ شيشه يي وارد شد، جانشينش در نظر مردم جهان چه گوارا بود که همان پشت ها داشت سيگار برگش را دود مي کرد؛ همان که چندي بعد از کاسترو جدا شد و به دست سيا در جنگل هاي بوليوي کشته شد.

عرفات زماني که با ياري گرفتن از قرآن مجيد شاخه زيتون را در برابر چشم هاي جهان گرفت، در مصاحبه يي گفت هر لحظه امکان دارد جانش را بگيرند اما ترس به دل راه نمي دهد چون «از هر کلبه و اردوي آوارگان فلسطيني يک ابوعمار بيرون مي زند». محمدعلي رجايي به شهادت ايمان و اطميناني که به محمدجواد باهنر و بهزاد نبوي داشت، گمان مي رفت براي جانشيني خود به يکي از آن دو فکر مي کرد؛ که يکي 29 سال پيش همراه رجايي شهيد شد و يکي در زندان است. و محمود احمدي نژاد به تازگي فاش کرده است که مي خواست جاي خود را به اسفنديار رحيم مشايي بدهد.«دشمنان نام وي را مخدوش کردند اما هنوز هم افتخار مي کند که معاون مشايي شود.» در اين ميان قذافي دير رسيده است و نه فقط دنيا منتظر راي و نظر وي براي مديريت خود نماند بلکه او خود مانده که از بين سه پسرش کدام را به ارتش ليبي بسپارد که جانشينش شوند.

کس گمان ندارد قذافي به اندازه ملک حسين و ملک حسن و حافظ اسد کامروا شود و بتواند جانشيني را که مي خواهد بر عهده مردم ليبي بگمارد چرا که دير رسيد قذافي. زمان هاي خود را درست محاسبه کرده بود اما نمي دانست ساعت شني اش ديگر زمان واقعي جهان را نشان نمي
دهد. مدت هاست که از کار افتاده. دير رسيد آقاي قذافي، کاروان رفته بود.

Saturday, October 31, 2009

قذافی سریال دراماتیك می‌سازد

پس از تالیفات ادبی جالب كه از برجسته‌ترین آنها مجموعه داستان‌های "روستا روستا، زمین زمین و خودكشی كاشف فضا" را می‌توان نام برد، سرهنگ معمر القذافی رهبر لیبی طرح و تهیه‌ی یك سریال كه حوادث آن واقعیت‌های كنونی به آینده ربط می‌دهد را بر عهده گرفته است.

به گزارش پرس.تی.وی – بیروت، حوادث این سریال در سواحل دریای مدیترانه و از جهان عرب شروع شده و به اروپا می‌رسد، سپس بعد از عبور از ایران به نقاط مختلف آسیا منتقل می‌شود. همچنین شخصیت‌های این سریال از همین كشورها انتخاب خواهند شد.

سایت خبری "الاردن الیوم" با انتشار این خبر اشاره داشت كه تهیه فیلمنامه این سریال بر اساس طرح قذافی توسط نویسنده سوری فضل عفاش و به كارگردانی زیاد الریس كارگردان سوری آماده می‌شود.

همچنین این سریال به مسائل و مشكلات جهان عرب و حمله‌ی رسانه‌ای بر ضد جهان عرب و اسلام پاسخ داده و درباره خروش جمعی و نظام‌های دیكتاتوری و رابطه شهروند با نظام‌ حاكم در كشورش می‌پردازد.

این سریال در نظر دارد تا رابطه صمیمانه مسلمانان و مسیحیان در جهان عرب را نیز به تصویر بكشد.

این تجربه سرهنگ قذافی اولین تجربه در نوع خود در تاریخ سریال‌های دراماتیك عربی است و هیچ رهبر عربی دیگری پیش از این برای این كار اقدام نكرده است.

این در حالیست كه رهبر لیبی پیشتر نیز برای كار در عرصه سینما اقدام كرده بود و طرح سناریوی فیلم "ظلم: سال‌های عذاب و شكنجه" كه به رنج‌های ملت لیبی در زمان استعمار ایتالیا اشاره دارد را در نظر داشت و نجدة انزور كارگردان سوری مژده تصویربرداری آن را دو سال پیش داده بود كه كار این پروژه به دلایل نامعلومی متوقف شد.

منبع

کانادا هم قذافی را نپذیرفت

معمر قذافی، رهبر لیبی امروز از تصمیم دولت آن کشور نسبت به عدم پذیرش مسافران کانادایی خبر داد.

به گزارش «ایرانتو»، این اقدام دولت لیبی پس از آن انجام می شود که ماه گذشته ، در اعتراض به برخورد تند دولت کانادا، نسبت به رهبر لیبی ، وی برنامه توقف کوتاه مدت خود در خاک کانادا را بهنگام بازگشت از مقر سازمان ملل لغو کرد.

با اینکه قذافی قرار بود به عنوان مهمان کانادا و به منظور سوختگیری هواپیمای حامل او، ساعاتی را در ایالت نیوفانلند توقف کند، اما استفن هارپر نخست وزیر، گفته بود، چون این سفر غیر رسمی بحساب می آمد، لذا وزیر امور خارجه را برای دیدار با وی به آن استان اعزام می کند.

البته اعزام وزیر خارجه کانادا نه برای استقبال از این رهبر آفریقایی، بلکه جهت ابلاغ مراتب اعتراض کانادا نسبت به استقبال از بمب گذار هواپیمای مسافربری پان امریکن در لیبی ، انجام می شد.

این موضوع مشکلات زیادی را برای رفت و آمد اتباع کانادا به لیبی ایجاد خواهد کرد. به همین منظور، لاورنس کانون، وزیر خارجه، هفته گذشته با سفر به تریپولی، در زمینه یافتن راه حل مناسب، با مقامات لیبیایی مذاکره کرد.

عبدالباسط المقرحی، که متهم به بمب گذاری در هواپیمای پان امریکن در سال 1988بوده، پس از آزادی از زندانی در اسکاتلند، به عنوان قهرمان در لیبی پذیرفته شد.

در جریان انفجار هواپیمای مذکور، 270 نفر از جمله دو کانادایی کشته شدند.

"دان مک تیقو" ، از نمایندگان لیبرال پارلمان ، با انتقاد از برخوردهای شتاب زده دولت محافظه کار با مسائل بین المللی گفت:" ظاهرا دولت کانادا در برخورد با مردم خود ، پیرامون مسائل داخلی، نهایت قاطعیت را بکار می برد، اما در مسائلی اینچنینی نمی تواند خط مشی مناسبی که منافع کشور را تأمین کند، اتخاذ نماید."

گروه زیادی از کارشناسان و محققین که برای انجام مطالعات خود نیازمند تداوم رفت و آمد خود به کشورهای شمال آفریقا هستند، از این موضوع بشدت ابراز نگرانی کردند.

گزارش ها حاکیست، هنوز منابع کنسولی لیبی در اتاوا، اظهار نظری در این خصوص نکرده اند.

Monday, October 26, 2009

دیکتاتور معمر قذافی : حق کشورهای عربی است که بمب اتمی داشته باشند


سرویس بین‌الملل «تابناک» ـ در شرایطی که اسرائیل دارای بمب اتمی و انرژی هسته‌ای است، کشورهای عربی نظیر مصر، سوریه و عربستان هم حق دارند، این سلاح مؤثر را داشته باشند. همچنین به نظر من، فلسطینی‌ها هم حق دارند خود را همانند دشمنانشان به این سلاح‌ها مجهز کنند؛ چرا که نه؟

سخنان بالا بخشی از گفته‌های سرهنگ قذافی، رهبر لیبی، در گفت‌وگو با شبکه خبری «اسکای نیوز» انگلیس است. او در ادامه گفته است: و اگر ما نمي‌خواهيم چنين وضعيتي باشد، بايد اسرائيلي‌ها را خلع سلاح کرده و از سلاح‌ها و او را از قابليت‌هاي هسته‌اي بازداريم.

رهبر لیبی در این گفت‌وگو درباره دستیابی ایران به انرژی اتمی نیز افزود: اگر ایران بمب اتم ساخت همگی ما در مقابل آن خواهیم ایستاد، اما ایران تا کنون چنین چیزی را ادعا نکرده است.

او ادامه داد: زماني ما با دستيابي ايران به سلاح‌هاي هسته‌اي مخالفت خواهیم کرد که ايران تصديق کند چنين هدفي را دنبال می‌کند، ولي تهران اکنون تأکید دارد که برنامه‌اش صلح‌آمیز است.


قذافی در ادامه این گفت‌وگو از اینکه رئیس‌جمهور آفریقایی‌الاصل آمریکا، موفق به دریافت جایزه نوبل صلح شده است، اظهار خشنودی کرد و افزود: روشن است که او آفریقایی است و ما به عنوان آفریقایی به او افتخار می‌کنیم، زیرا جای خرسندی است که یکی از فرزندان آفریقا، به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا برسد.

گفتنی است، ليبي از اوايل دهه هفتاد، به دنبال انرژي هسته‌اي با مقاصد نظامي بود، ولي تحت فشارهاي غرب به ويژه آمريكا قرار گرفت و در سال 2003، به طور كل برنامه سلاح‌هاي كشتار جمعي را كنار گذاشت. ظاهراً معمر قذافي، رهبر ليبي، براي اهداف اعلاني مقابله با بمب اتمي اسرائيل به دنبال سلاح‌هاي هسته‌اي بود و تأسيسات مخفيانه هسته‌اي داشت، ولي تقويت پرستيژ شخصي قذافي در جهان عرب با توجه به تصور، ادراك و ذهنيتي كه وي از مسائل جهان عرب و تحولات بين‌المللي دارد، از اهداف غير اعلاني طرابلس براي اجراي برنامه رسيدن به سلاح‌هاي كشتار جمعي بود.

منبع

Sunday, October 18, 2009

پادشاهی که گارد حفاظتی‌اش 400 دختر مجرد است + عکس

معمر در زبان عربی به معنای مهندس است و معمولا توسط افراد قبل از نام خانوادگی افراد تحصیل کرده در رشته مهندسی عمران و ساختمان بکار میرود ، اینکه ایا نام کوچک پادشاه لیبی معمر است و یا این واژه لقب او است معلوم نیست ، ولی آنچه مسلم است پادشاه هشتاد و چند ساله لیبی که مانند هنرپیشه های سینمایی هر روز گریم می کند دارای رفتارهای عجیبی است ، مثلا گفته می شود او تا کنون در هیچ یک از دیدارهای رسمی یک لباس را دو بار نپوشیده است ، حال بماند که هر یک از لباسهای ایشان حکایت خاص خود را دارد و یا ایشان در اجلاس چند روز پیش سازمان ملل در نیویورک بجای استفاده از پانزده دقیقه وقت اختصاصی خود یکصد دقیقه سخنرانی نمود که بیش از نود دقیقه آن فحش و ناسزا بود. بطوریکه مترجم وی پس از سی و پنج دقیقه ترجمه همزمان کم آورد و شخص دیگری جایگزین او شد.
g6

بد نیست بدانید سالها است که او جز در کاخ خودش در هیچ عمارت دیگری اقامت نمی کند و هر گاه برای سفرهای خارجی به دعوت روسای کشورهای دیگر به خارج از لیبی سفر میکند چادر و خیمه و خدم و حشم فراوان خود را به همراه می برد .
چند سال پیش در سفر به فرانسه در فضای سبز کاخ الیزه (یا ورسای) خیمه و بارگاه خود را برپا نمود و سوژه مناسبی برای خبرنگاران و مطبوعات شد و شایعات فراوانی را به دنبال داشت در سفر اخیر به نیویورک هم ابتدا در پارک ملی نیویورک چادر زدند که ماموران پلیس به دنبال اعتراض برخی از اهالی مبنی بر امنیتی شدن فضای پارک پلیس هیئت لیبیایی را مجبور به جمع کردن خیمه ها نمود و نهایتا هیئت لیبیایی فضای سبز چند هکتاری منزل یکی از ثروتمندان را در حومه نیویورک به مبلغ گزافی برای چند روز اجاره نمود و آنها چادر پادشاه لیبی را در این ملک برپا نمودند.

g2

آنچه مسلم است پادشاه لیبی در سن هشتاد سالگی بسیار علاقه دارد که سوژه مطبوعات و رسانه ها باشد ولی شاید از همه جالب تر کادر حفاظتی و محافظین وی باشد ، کادر حفاظتی وی که بسیار ورزیده و جوان بوده پس از آزمونهای فراوان و گذراندن دوره های سخت انتخاب شده و بیش از چهارصد نفر می باشند که در شیفت های چهل نفره مسئول حفاظت از جان وی را برعهده دارند و در سفر نیویورک هنگامی که پادشاه لیبی برای خرید سوغاتی به یکی از فروشگاههای شهر نیویورک رفته بود این کاروان چهل نفره (البته به همراه تعداد بیشمار پلیسهای محلی) باعث راه بندان و ایجاد ترافیک در شهر نیویورک شد.

کادر حفاظتی ایشان که بر خلاف دیگر محافظین هیچگاه لباس شخصی (در حال شیفت و محافظت) نمی پوشند همگی از میان دختران مجرد انتخاب شده اند و تا زمانی که در خدمت هستند حق ازدواج ندارند.

g1

g3

g4

چاوز نشان آزادی را به دیکتاتور قذافی تقدیم کرد + عکس

چاوز نشان آزادی را به دیکتاتور قذافی تقدیم کرد + عکس

معمر قذافی و هوگو چاوز روسای جمهور لیبی و ونزوئلا با یکدیگر در پایتخت ونزوئلا دیدار کردند که در این ملاقات نشان آزادی ونزوئلا به رئیس جمهور لیبی داده شد.



به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، معمر قذافي، رهبر ليبي در اولين سفر خود به قاره آمريكا، تبديل اين دو منطقه به يك نيروي سياسي و اقتصادي را خواستار شد و گفت: ما با هم مي‌توانيم جهان را تغيير دهيم.

قذافي با پيشنهاد ايجاد اتحاد دفاعي آمريكاي جنوبي و كشورهاي آفريقايي تا سال 2011 آن را "يك ناتوي جنوبي" ناميد. ايده‌اي كه هوگو چاوز، رييس جمهور ونزوئلا در گذشته با ديگر متحدان خود مطرح كرده است.

هفت رهبر آمريكاي جنوبي براي ايجاد يك بانك توسعه منطقه‌يي با سرمايه اوليه 20 ميليارد دلار توافقنامه‌اي را امضا كردند و چاوز پيشنهاد كمك به ايجاد يك "بانك جنوب - جنوب" را با كشورهاي آفريقايي در آينده مطرح كرد.

اين نشست دو روزه كه روز شنبه در جزيره مارگاريتا ونزوئلا آغاز به كار كرد، به مسايل مختلفي نظير گرسنگي در آفريقا، بحران اقتصادي و درخواست‌هاي اصلاح سازمان ملل پرداخت.

براساس گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس، چاوز اين نشست را يك "نشست سران با اهميت براي مشكلات جنوب" ناميد و روساي جمهور حاضر درباره طرح‌هاي پروژه‌هاي مشترك انرژي، معدن، كشاورزي و ديگر حوزه‌ها مذاكره كردند.

چاوز در شروع اين نشست گفت: ما تنها در صورت اتحاد آزاد خواهيم بود.

اين نشست به چاوز اين فرصت را داد تا ايفاي نقش رهبري در خارج از حيطه‌ي آمريكاي لاتين را همزمان با ارتقاي سياست‌هاي برگرفته از سوسياليسم و انتقاد از نفوذ آمريكا تجربه كند.

وي گفته است كه اين دو منطقه از طريق اتحاد مي‌توانند با فقر بر جاي مانده از امپراتوري‌هاي شمالي (امپراتوري‌هاي اروپا و آمريكا) مقابله كنند.

معمر قذافي، رهبر ليبي نيز ضمن تكرار برخي نگراني‌هاي چاوز درباره‌ي قدرت‌هاي اقتصادي جهاني در يك سخنراني گسترده‌، اظهار داشت: استعمار ثروت‌هاي ما را دزديده است.

وي بدون اشاره به نام هيچ كشور خاصي هم‌چنين آنچه را كه "سياست چماق" برخي كشور‌ها عليه ديگران ناميد، محكوم كرد.

قذافي پس از حضور در نشست سران مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك براي اولين بار به آمريكاي لاتين سفر كرد با استقرار در چادر هميشگي‌اش در كنار استخر يك هتل با چاوز ديدار كرد.

رهبر ليبي اظهار داشت: اين حقارت بار است كه هيات من مجبور بوده براي رسيدن به نيويورك 20 ساعت پرواز داشته باشد.

وي خواستار مسير‌هاي هوايي بيشتر بين كشورهاي نيم كره جنوبي شد.

لوئيز ايناسيو لولاداسيلوا، رييس‌جمهور برزيل نيز ضمن موافقت با نظر قذافي در مجمع عمومي سازمان ملل مبني بر اين كه شوراي امنيت اين سازمان ارتباط خود را از دست داده‌اند خواستار تلاش همگاني براي اصلاح آن شد.

همكاري"جنوب با جنوب" يكي از شعارهاي اين نشست بود كه اعضاي اتحاديه آفريقا و گروه نوپاي آمريكاي جنوبي موسوم به unasur در آن حضور داشتند.

كريستينا فرناندز، رييس جمهور آرژانتين ابراز اميدواري كرد كه آفريقا پتانسيل خود براي توليد و صادرات غذا را توسعه دهد و گفت‌ كه دولت‌ وي مايل به تامين تكنولوژي و تخصص اين كار است.

رهبران آفريقايي از جمله رابرت موگابه، رييس‌جمهور زيمبابوه و عبدالعزيز بوتفليقه، رييس‌جمهور الجزاير با چاوز ديدار كردند. در اين نشست ميشله باشلت، رييس جمهور شيلي و اوو مورالس، رييس جمهور بوليوي نيز حضور داشتند.

چاوز قذافي و بوتفليقه را "منجي‌هاي" تاريخي كشورهايشان ناميد و گفت: سوسياليسم هم در آفريقا و هم در آمريكاي لاتين راه رستگاري جهان خواهد بود.

وي هم‌چنين گفت كه ونزوئلا به دنبال پروژه‌هاي بخش انرژي در آفريقا است.

چاوز هم اكنون اعلام كرده كه ونزوئلا ممكن است به ساخت يك پالايشگاه نفت در موريتاني كه قدرت پالايش 30 تا 40 هزار بشكه نفت در روز را دارد و سوخت مالي، نيجر و گامبيا را تامين خواهد كرد، كمك كند.

مشخص نيست كه ونزوئلا به عنوان صادر كننده نفت در آمريكاي جنوبي تا چه ميزان آماده‌ي سرمايه‌گذاري در آفريقا است زيرا به دليل كاهش قيمت نفت با يك كاهش شديد در درآمد‌هاي خود مواجه است.

منبع اول و منبع دوم

Monday, October 12, 2009

استقبال دانشجویان ایتالیایی از قذافی ، به نظر شما دانشجویان ایرانی چه می کنند؟

عکس های زیر مراسم استقبال دانشجویان ایتالیا از ماشین دیکتاتور معمر قذافی است که در هنگام ورودش به دانشگاه رم گرفته شده

در این مراسم استقبال ، دانشجویان دانشگاه رم با پرتاب تخم مرغ و رنگ قرمز (به نشانه جنایت های قذافی) از او استقبال کردند که با دخالت نیروهای امنیتی دیکتاتور توانست جان سالم به در ببرد (اما ماشینش ... نه). هر چند که ماجرا به این مراسم ختم نشد و معمر قذافی مرتبا در هنگام سخنرانی با عنایت(هووووووووو) دانشجویان فهیم دانشگاه رم مواجه می شد

جالبترین نکته تو این عکسا اینه که قذافی یکی بزرگترین رهبران مذهبشونو را ندزدیده ، معمر قذافی به اختلافات مذهبی توی کشورشون دامن نزده ، معمر قذافی خواستار جدا شدن هیچ تکه ای از خاک کشورشان نشده و ... امااااا اینو درک کردن که باید به اومدنش به دانشگاهشون اعتراض کنند چون اون یه جانیه و دستش به خونه صدها و بلکه هزاران انسان آلوده است

دانشجویان ایتالیایی همچین استقبالی از دیکتاتور قذافی کردند ... به نظر شما دانشجویان ایرانی چه نوع استقبالی از او خواهند کرد ؟

منبع عکس ها

Saturday, September 26, 2009

قذافی منشور سازمان ملل را در سازمان ملل پاره كرد


معمر قذافي، رهبر ليبي، شب گذشته در سخنراني‌اش در مجمع عمومي سازمان ملل با انتقاد از قدرت‌هاي غربي، سازمان ملل را به عدم كفايت در جلوگيري از كشته‌شدن ميليون‌ها تن متهم كرد.
به گزارش ايسنا قذافي كه پس از ‌٤٠ سال براي سخنراني در سازمان ملل حاضر شده بود، پس از سخنان اوباما با عنوان "شاه شاهان" براي حضور در پشت تريبون سخنراني فراخوانده شد
به گزارش خبرگزاري فرانسه، وي كه با لباس هميشگي‌اش در اين جلسه حاضر شده بود، در حالي كه بر اساس قانون مي‌توانست ‌١٥ دقيقه صحبت كند، به مدت يك ساعت و ‌٣٥ دقيقه به سخنراني پرداخت.قذافي با انتقاد شديد از شوراي امنيت سازمان ملل كه پنج قدرت حاضر در آن داراي حق وتو هستند، آن را "شوراي ترور" خوانده و اين شورا را به دليل ناتواني‌اش در جلوگيري از ‌٦٥ جنگ از زمان تشكيلش، بي‌كفايت خواند.وي در اين باره اظهاركرد: ابرقدرت‌ها منافعي دارند كه براي محافظت از آنها از قدرت سازمان ملل سوءاستفاده مي‌كنند و همواره جهان سوم مورد ارعاب و تهديد قرار مي‌گيرد. پس از تشكيل سازمان ملل تا به حال ‌٦٥ جنگ رخ داده است كه قربانيان آن ميليون‌ها تن بوده‌اند.رهبر ليبي كه به گفته‌ي خود از طرف هزار پادشاهي آفريقا سخن مي‌گفت، هم‌چنين خواستار پرداخت غرامت از سوي غرب براي استعمار قاره‌ي آفريقا شد و حتي مبلغ دقيق ‌٧٧/٧ تريليارد دلار را به عنوان ميزان اين غرامت عنوان كرد
قذافي هم‌چنين با تمجيد از باراك اوباما رييس‌جمهور آمريكا و تلاش‌هايش براي توجه به نقاط مختلف دنيا، اظهار داشت كه حتي اگر او به عنوان رييس‌جمهور هميشگي آمريكا باقي بماند به نظر وي مشكلي پيش نخواهد آمد.اين در حالي است كه رابرت گيبز سخنگوي كاخ سفيد اظهار داشت كه اوباما مستقيما نتوانسته سخنراني قذافي را بشنود، اما اين اظهارنظر قذافي باعث خنده وي شده است!معمر قذافي هم‌چنين با انتقاد از سياست آمريكا درباره افغانستان و استقرار نيروهايش در اين كشور، اظهاركرد: هيچ‌يك از شهروندان افغانستان در تاريخ ‌١١ سپتامبر به آمريكا حمله نكرده است و هدف طالبان براي ايجاد حكومتي اسلامي به هيچ وجه تهديد محسوب نمي‌شود.وي در اين باره افزود: اگر طالبان مي‌خواهد دولتي ديني مانند واتيكان ايجاد كند مشكلي پيش نخواهد آمد، آيا واتيكان خطري براي ما محسوب مي‌شود؟

رهبر ليبي هم‌چنين در طول سخنراني‌اش در اعتراض به آن‌چه بي‌كفايتي سازمان ملل خواند، منشور اين سازمان را در حضور حاضران پاره كرد كه اين اقدام وي واكنش‌هاي مختلفي را در پي داشت، از جمله اين‌كه گوردن براون نخست‌وزير بريتانيا در ابتداي سخنراني‌اش اظهاركرد: من براي دفاع از منشور سازمان ملل اين‌جا آمده‌ام و نه براي پاره كردن آن
رهبر لیبی که در نشست عمومی سازمان ملل سخن می گفت اظهار داشت، دیگر نگویید شورای امنیت سازمان ملل بلکه باید بگویید شورای تروریسم . او همچنین نسخه ای از منشور سازمان ملل را به طرف رئیس جلسه پرتاب کرد
اين در حالي است كه بخشي از حضار هنگام سخنراني قذافي، جلسه‌ي مجمع را ترك كردند و ديگران نيز طي سخنراني طولاني وي عكس‌العمل‌هاي مختلفي از جمله خنديدن، لبخند زدن و حتي خوابيدن از خود نشان دادند
متاسفانه نتونستم این سخنرانی رو زنده نگاه کنم تا عکس العمل هیات ایرانی را ببینم
به هر حال سوال اینجاست : آیا این چادر که امروز در نیویورک برپا شده است را (با توجه به اقدامات احمقانه قذافی در سازمان ملل)آبانماه امسال در فضای سبز پاستور خواهیم دید ؟

Saturday, September 5, 2009

آنچه در مورد قذافی باید دانست


ابومینیار القذافی در سال 1942 در خانواده ای بادیه نشین ساکن بیابان سیرت لیبی متولد شد . آن طور که می گویند او پیرو دین اسلام است و یک شافعی به حساب می آید .
در سال 1903 وارد آکادمی ارتش لیبی شد و پس از 5 سال تحصیل که یک سالش در انگلستان بود وارد رسته مخابرات ارتش شد . در سال 1969 با همکاری تعدادی از افسران جوان اقدام به کودتا علیه ادریس اول کرد و در سال 1970 با کنار زدن دوستانش رسما خود را رهبر انقلاب لیبی معرفی و حکومت را در دست گرفت .
شخصیت جمال عبداناصر تاثیر به سزایی در روحیات قذافی داشت به طوری که بعد از کودتایش با ساختن القابی چون "برادر بزرگ" و "راهنمای انقلاب" برای خود ، به تقلید از او پرداخت و بعد از مرگ عبدالناصر در 28 سپتامبر 1970، خود را رهبر جهان عرب و تنها جانشین خدا در روی زمین نامید!
به جرات می توان او را یکی از تئوریزسین های مطرح مسائل اسلامی در عصر معاصر دانست! او معتقد است اسلام نیاز به بازنگری دارد و در همین راستا "کتاب سبز" را تالیف نموده که آن را قرآن به روز شده می داند! برای مثال او در این کتاب سنت پیامبر اکرم(ص) را به بهانه روایات جعلی حذف کرده و قرائتی با عنوان « سوسیالیزم اسلامی» را ارائه نموده است و مذاهب شیعی و سنی را نیز رد نموده و ...
او دوست دارد اسمش همواره در صفحه نخست روزنامه ها و در صدر خبرهای جهان و منطقه باشد و به همین دلیل هر از چند گاهی دست به اقداماتی عجیب و یا به تعبیری دیگر احمقانه می زند . او همواره خود را رهبر جهان عرب می دانسته و می داند و روحیه اش به گونه ای است که تحمل دیدن کس دیگری را در این جایگاه ندارد ، حتی اسما"!
شاید بزرگترن دلیل ربودن امام موسی صدر(حفظه الله) همین بود . البته معمر قذافی از همان ابتدا کینه ای ویژه نسبت به شیعیان داشت و معتقد بود شیعیان فرقه ای بسیار کوچک از جهان اسلام هستند که اصلا به حساب نمی آیند! اما وقتی دید یکی از همین شیعیان با نام موسی صدر توانسته است ضمن ایجاد آرامش نسبی در فضای بحران‌زده آن زمان منطقه ، مورد توجه تمام سران کشورهای اسلامی قرار گیرد اقدام به ربودن او کرد تا با حذف این شخصیت بزرگ زمینه را برای رهبری خود بر جهان عرب مهیا کند .
امام موسی صدر در تاریخ 25 آگوست 1978 و در پاسخ به دعوت رسمی معمر قذافی جهت شرکت در جشن های انقلاب لیبی وارد کشور لیبی شد و در تاریخ 31 آگوست 1978 پس از خارج شدن از هتل الشاطی طرابلس و سوار شدن بر خودرو دیپلماتیک کشور لیبی جهت ملاقات با معمر قذافی ناپدید شد . معمر قذافی پس از چنیدین روز اعلام کرد امام موسی صدر و دو همراهش هرگز با او ملاقات نکرده اند ، بلکه لیبی را به قصد ایتالیا ترک کرده اند اما این موضوع هرگز در بررسی‌های قضایی ثابت نشد . تحقیقات قضایی در ایتالیا و لبنان تاکید می کند که امام موسی صدر و دو همراهش از لیبی خارج نشده اند و این افراد توسط دولت لیبی و به دستور شخص معمر قذافی دزدیده شده اند .
هر چند امام موسی صدر شهروند ایران است اما چه در دوران شاه و چه بعد از انقلاب هیچ اقدام موثری از سوی دولتمردان ایران برای آزادی امام موسی صدر صورت نگرفت و به عکس روز به روز رابطه ایران و دیکتاتور معمر قذافی بهتر و بهتر شد! تا در دولت آقای احمدی نژاد به اوج خود رسید و منجر به امضای 18 سند تجاری بین دو کشور گشت . اما حتی این لطف ایرانیان در جهت پیگیری نکردن سرنوشت امام موسی صدر هم نتوانست مانع از دشمنی معمر قذافی با کشور ایران شود . برای مثال : "سخنان جنجالی قذافی مبنی بر اینکه انقلاب ایران به زباله‌دان تاریخ خواهد پیوست ، فروش اطلاعات هسته ای ایران به آمریکا ، رای مثبت لیبی و تصویب قطعنامه 1803 شورای امنیت بر علیه برنامه صلح آمیز هسته ای ملت ایران ، کمک به گروه‌های تجزیه‌طلب در خوزستان و حمایت مالی و نظامی از آنان ، حمایت از گروهك تروریستی "پژاك" برای تشکیل كشور مستقل كُردستان و تجزیه ایران ، حمایت از کشور امارات متحده عربی در به رسمیت شناختن حاکمیت این کشور نسبت به جزایر سه گانه ، شرکت اتباع لیبی در جنگ تحمیلی بر ضد ایران (در جبهه عراق) ، چاپ نقشه‌هایی با نام جعلی خلیج عربی به جای خلیج فارس در داخل لیبی" تنها بخشی از اقدامات شخص معمر قذافی علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران است .
خوشبختانه در لبنان پرونده ای علیه معمر قذافی به جرم ربودن امام موسی صدر و دو همراهش تشکیل شد و در نهایت قاضی سمیح الحاج مسئول پیگیری پرونده در 6 شهريور 1387 حکم اعدام معمر قذافی رهبر لیبی و شش تن از معاونانش را صادر کرد . اما آقای احمدی نژاد در اقدامی کاملا مخالف حرکت دوستان لبنانی ، معمر قذافی را به ایران دعوت کرده و قرار است اجلاس اتحادیه افریقا که لیبی رئیس دوره ای آن است آبانماه امسال در تهران برگزار شود .

Wednesday, September 2, 2009

سی و یک سال در بند قذافی


به مناسبت سی و یکمین سال ربوده شدن امام موسی صدر در لیبی توسط قذافی

کاری از گروه یاران صدر

کد سمت راست را از اینجا دانلود کنید و در قالب وبلاگ خود پس از تگ "بادی" قرار دهید

کد سمت چپ را از اینجا دانلود کنید و در قالب وبلاگ خود پس از تگ "بادی" قرار دهید

Saturday, August 29, 2009

بنویس عدم پیگیری ایران، بخوان قدرت قذافی

دبيرکل سازمان توسعه بشري عربي - آفريقايي، آزادي "عبدالباسط علي المقرحي" افسر اطلاعاتي ليبي و متهم به طراحي انفجار لاکربي از سوي انگليس را پيروزي بزرگي براي ليبي دانست."احمد امبارک الشاطر" روز سه شنبه در گفت وگو با برنامه "مسايل آفريقا" شبکه خبري "العالم" از دمشق پايتخت سوريه، اظهار داشت: بي شک المقرحي قرباني توطئه بزرگ به همان ابعادي شده است که دولت سابق آمريکا از آن براي اشغال عراق استفاده کرد.
دبيرکل سازمان توسعه بشري عربي - آفريقايي، به اقدام غرب در محاصره بيش از 14 ساله ليبي و زيان هاي ناشي از آن بر اين کشور اشاره کرد و گفت : آزادي المقرحي به دلايل انساني نبوده است.الشاطر گفت: بي گناهي کامل المقرحي در واقعه لاکربي ، اقتدار و نيرومندي ليبي و درايت سرهنگ "معمر قذافي" رهبر ليبي از جمله دلايلي است که انگليس تصميم به آزادي المقرحي گرفت.وي همچنين وجود هرگونه قرارداد تجاري بين ليبي و انگليس و ربط آن به آزادي المقرحي را رد کرد .
تابناک
وقتی هنگام ورود عبدالباسط القراحی به خاک لیبی مردم در فرودگاه پایکوبی می کنند و زمان پایین آمدنش از پله های هواپیما سرود ملی لیبی از بلندگوهای فرودگاه پخش می شود .. یعنی چه؟ به گمانم این به معنای پیروزی لیبی است . حال چه فرقی می کند فرد آزاد شده که باشد! اصل این است که کشور لیبی به یک پیروزی دیپلماتیک در سطح بین المللی رسیده و این نشان دهنده چیزی نیست جز قدرت لیبی!
شاید بگن: قذافی برای این موفقیت هزینه زیادی پرداخت کرده ... اما من در جواب می گم: هر موفقیتی هزینه ای دارد و با هر هزینه ای پیروزی، پیروزی است و کسی در این پیروزی موفق تر است که هزینه ی کمتری پرداخت کرده باشد. مسلما این معامله بین المللی دو سمت پیروز داشته (غرب و لیبی) و به قولی برد-برد است. مانند آزادی خبرنگاران آمریکایی در کره شمالی و دقیقا برعکس آزاد کردن ملوانان انگلیسی توسط دولت نهم!
تا قبل از آزاد شدن عبدالباسط القراحی توسط قذافی فکر می کردم عدم پیگیری ایرانه که امام موسی صدر(حفظه الله) بعد از 31 سال هنوز در بنده، اماااا امروز فهمیدم که این قدرت دیکتاتور ملعون معمر قذافی است که مانع از آزادی امام موسی و حتی پیگیری طرف ایرانی است!
آری، ایران پیگیری نمی کند چون قدرت پیگیری همچین قضیه ای را ندارد و شاید به همین علت است که در دولت نهم سعی در مختومه جلوه دادن این قضیه کردند تا با بستن پرونده امام موسی صدر سرپوشی بر این عدم توانایی دیپلماتیک دولت گذارند و این یعنی پاک کردن صورت مسئله، همان کاری که دولت نهم در انجام آن مهارت خاصی دارد.
تازه امروز می فهمم که چرا در قضیه امام موسی صدر واژه "پیگیری" به "بحران پیگیری" و سپس به "عدم پیگیری" تبدیل شده ... متاسفانه علت تمام این تحولات در دو کلمه است و آن هم "قدرت قذافی" است!

Saturday, August 22, 2009

دولتمردان ایران باید از قذافی یاد بگیرند


عبدالباسط المقرحي از متهمان حادثه لاکربي آزاد شد
اسکاتلند امروز عامل لیبیایی انفجار هواپیمای مسافری پان امریکن بر فراز لاکربی در سال 1988 را از زندان آزاد کرد.
المرقحی که تبعه لیبی است و به سرطان پرستات مبتلاست، به اتهام دست داشتن در انفجار هواپیمای پرواز شماره 103 پان آمریکن بر فراز روستای لاکربی در سال 1988 که به کشته شدن 259 سرنشین هواپیما و 11 نفر از اهالی روستا منجر شد، در زندان بود.
این حادثه تروریستی را عموما حمله ای به ایالات متحده تلقی کردند چون 189 نفر از قربانیان آمریکایی بودند. ماجرای لاکربی تا پیش از حوادث تروریستی 11 سپتامبر 2001 مرگبارترین حمله به شهروندان آمریکایی تلقی می شد.
المقراحي پس از کش و قوس هاي فراوان در سال 2001 در دادگاه اسکاتلند به اتهام بمب گذاري در پرواز شماره 103 شرکت هواپيمايي پان آمريکن در سال 1988 مجرم شناخته و به حبس ابد محکوم شد.
دولتهای آمریکا و انگلیس، لیبی را مسئول بمبگذاری در این هواپیما معرفی کردند که به وضع تحریمهای بین المللی علیه لیبی منجر شد. در سال 2003 دولت لیبی رسما مسئولیت بمبگذاری در یک هواپیمای مسافربری شرکت پان امریکن در سال 1988 را قبول کرد.عبدالباسط مقرحی تنها فردی است که در ارتباط با این بمبگذاری محکوم شده است، البته او همواره گفته که بیگناه است. با وجود این مخالفتها، صدها نفر از مردم لیبی دیروز پنجشنیه در فرودگاه این کشور به استقبال وی آمدند.مردمی که به استقبال المقرحی آمده بودند، پرچمهای لیبی و اسکاتلند را در دست داشتند و سرود ملی لیبی نیز از بلندگو پخش می‌شد. وکیل "عبدالباسط المقرحی " اعلام کرد که موکلش از اعلام حکم آزادی ‌خود بسیار خوشحال است، اما بر صدور حکم برائت وی اصرار دارد و محکومیت خود را توهین ‌آمیز می‌داند.المقرحی به دلیل ابتلا به سرطان پروستات از زندان آزاد شده است.
تابناک و همشهری آنلاین و خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
وقتی چشمم به این خبر خورد برق از چشمام پرید و با وجود اینکه از خستگی قابلیت ایستاده خوابیدن را داشتم پای کامپیوتر اومدم تا تو وبلاگ یه مطلب در موردش بنویسم.
این خبر رو می خوام از چند جهت با قضیه آزاد کردن امام موسی صدر (حفظه الله) مقایسه کنم:
۱. عبدالباسط المقرحي یه جنایت کاره که دستش به خون ۲۷۰ نفر انسان بی گناه آلوده شده اما امام موسی صدر ، رمز طایفه شیعه و در یک کلام افتخار شیعیان جهانه که جون هزاران هزار انسان را نجات داده است .
۲. معمر قذافی برای آزادی این جانی تبعه لیبی که به حبس ابد محکوم شده است خودشو به در و دیوار زد و در هر جلسه ای که حاضر می شد این قضیه را با افراد مرتبط مطرح می کرد اما این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران که ادعای پیروی از مولا علی (ع) را دارد هیچ اقدام خاصی برای آزادی اولاد پیغمر ، امام شیعیان لبنان ، افتخار شیعیان جهان و تبعه کشور خود طی 31 سال نکرده است !!!
3. معمر قذافی دیوانه که تا به امروز همواره مسخره اش می کردم با غیرت نداشته اش توانست یک تبعه زندانی اش را به بهانه مریضی او به لیبی باز گرداند اما جمهوری اسلامی ایران با غیرت! (که در این قضیه چیزی از آن ندیده ایم!) نمی تواند امام محرومان و یکی از بزرگترین مراجع تشیع را که از قضا ایرانی هم است ، به دلیل کهن سالی و ... از چنگال قذافی ملعون نجات دهد تا این باقی مانده عمرش را در کنار خانواده اش و نه در زندان سپری کند.
4. عبدالباسط المقرحي که در دادگاه رسمی به جرم کشتن 270 نفر به حبس عبد محکوم شده بود با پیگیری نسبتا خوب معمر قذافی رهبر کشورش آزاد شد اما امام موسی صدر که در یک دادگاه صحرایی و به جرم انسان دوستی محکوم به حبس ابد شده است با عدم پیگیری دولتمردان کشورش هنوز در زندان است .
5. آزادی این جانی نشان دهنده دیپلماسی قوی دولتمردان معمر قذافی و عدم آزادی امام موسی صدر نشان دهنده ضعف ابرقدرت خاورمیانه و غرب آسیا یعنی جمهوری اسلامی ایران در حفظ و حراست از شهروندان ایران است .
و چندین و چند نکته قابل مقایسه دیگر . اما جالب اینجاست که این دو قضیه با هم یک وجه اشتراک هم دارند و آن این است که آزادی این جانی از زندان و عدم آزادی امام موسی صدر هر دو نشان دهنده پیروزی معمر قذافی در مناسبات کشور لیبی با جهان است ... ای کاش مسئولان کشور ما قدری از معمر قذافی رهبر لیبی درس دیپلماسی می آموختند .
و در آخر از تمام کسانی که می توانستند و می توانند امام موسی صدر را آزاد کنند امااا نکردند و نمی خواهند بکنند روی بر می گردانم و در این شب خجسته (شب اول ماه مبارک رمضان) دست به سوی آسمان دراز می کنم و از خدای موسی آزادیش را می خواهم .... اللهم فک کل اسیر

Tuesday, August 18, 2009

هشدار قذافی به ایران؛ یا راه من یا راه صدام حسین


معمر قذافی رهبر لیبی ضمن "گستاخانه" توصیف کردن رفتار ایران در برابر غرب، نسبت به تکرار سرنوشت عراق صدام حسین برای جمهوری اسلامی هشدار داده و تاکید کرده است که چالش‌ها بزرگتر و فراتر از توانایی ایران برای مقابله با آنهاست.
مقام‌های ایرانی هنوز نسبت به سخنان آقای قذافی واکنش نشان نداده‌اند، اما خبرگزاری نیمه رسمی فارس به نقل از یک روزنامه اماراتی گزارش داده است که لیبی اظهارات "منسوب" به سرهنگ قذافی را تکذیب کرده است. آقای قذافی به رغم آنکه پس از حمله آمریکا و متحدانش به عراق، تمام برنامه هسته‌ای خود را برای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی فاش کرد و بدین وسیله راه بهبود روابط خود را با دنیای غرب گشود، از اظهار نظر منفی علیه برنامه هسته‌ای ایران خودداری کرده است.درست اما در زمانی که به نظر می‌رسد بحران هسته‌ای ایران وارد فاز تازه‌ای می‌شود، آقای قذافی با انتقاد شدید از رفتار ایران، جمهوری اسلامی را به اجتناب از پیمودن راه عراق فرا خوانده است. هشدار معمر قذافی در مورد امکان تکرار سرنوشت عراق برای ایران به معنای آن است که وی از ایران می‌خواهد که راه لیبی را در پیش گیرد چرا که وی خود نیز از بیم دچار شدن به سرنوشت صدام حسین، از ادامه برنامه هسته‌ای خود به طور کامل صرف نظر کرد.البته لحن سخنان آقای قذافی خارج از عرف دیپلماتیک است، اما وی به عنوان رهبری شهرت دارد که چندان در قید و بند عرف دیپلماتیک نیست.در واقع سخنان آقای قذافی در باره ایران نشان می‌دهد که وی از سیاست هسته‌ای ایران فقط نگران نیست، بلکه نسبت به آن عمیقا خشمگین است. خشم آقای قذافی از ایران ظاهرا به این دلیل است که وی اصرار ایران بر مقابله با غرب را به نحوی به معنای بی‌اعتباری خط مشی صلح جویانه خود در برابر آمریکا و اروپا در نزد توده‌های عرب و مسلمان می‌داند.آقای قذافی در طول جنگ سرد و سال‌های پس از آن علاقمند بود که به عنوان رهبری کاملا رادیکال و انقلابی در جهان عرب شناخته شود و البته با اقدام‌های جنجالی و پر سر و صدای خود توانسته بود چنین تصویری از خود به نمایش بگذارد. ما از زمانی که آقای قذافی تصمیم گرفت که به جای رویارویی با غرب سیاست همکاری را در پیش گیرد، چهره انقلابی‌اش در سطح جهان به سرعت محو شد و این مساله گویا چندان انگیزه‌های "ماجراجویانه" او را ارضاء نمی‌کند.به نظر می‌رسد که آقای قذافی فکر می‌کند که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران، در حال پر کردن جای قبلی او در جهان اسلام و عرب به عنوان رهبری رادیکال و پر سر و صدا است و از همین رو، در صدد بر آمده است تا با ادبیاتی خشمگینانه، عاقبت چنین رفتاری را سرنوشت صدام حسین نشان دهد. با این حال، اظهارات آقای قذافی علیه ایران، ممکن است دلایل سیاسی نیز داشته باشد. دیوید ولش معاون وزیر خارجه آمریکا قرار است هفته آینده راهی طرابلس شود تا زمینه مبادله سفیر بین آمریکا و لیبی را فراهم کند.آقای قذافی که تاکنون بارها گلایه کرده است که متناسب با انعطاف و سازش خود در برابر غرب، امتیاز لازم را از آنها کسب نکرده است، قاعدتا گام تازه آمریکا برای عادی سازی روابط را امتیازی برای خود تلقی می‌کند و از همین رو، همزمان با بهبود رابطه‌اش با آمریکا می‌کوشد تا از ایران فاصله بگیرد. به نظر می‌رسد اصرار ایران و متحدان شیعه‌اش در لبنان برای پیگیری ماجرای مفقود شدن موسی صدر رهبر شیعیان لبنان، یکی دیگر از دلایل ناراحتی آقای قذافی از جمهوری اسلامی است.با آنکه آقای احمدی نژاد در پی بهبود رابطه با لیبی بوده و به همین جهت، وی پرویز داودی معاون اول خود را در دی ماه قبل عازم لیبی کرد، اما اقدام رئیس جمهور ایران با انتقاد شدید محافل حکومتی ایران روبرو شد.منتقدان آقای احمدی نژاد را به بی اعتنایی نسبت به سرنوشت آقای صدر متهم کردند و احتمالا به همین علت، سیاست نزدیکی آقای احمدی نژاد به لیبی نیز متوقف شد. به هر حال، به نظر می‌رسد که از نگاه آقای قذافی، کشورهای متهم به داشتن برنامه سلاح‌های کشتار جمعی فقط دو راه پیش رو دارند. راه اول اینکه راه لیبی را در پیش گیرند و با دشمنان خود سازشی تاریخی کنند و یا اینکه با ایستادگی بر موضع خود به سرنوشت صدام حسین دچار شوند. بنابراین، معمر قذافی صرف نظر از انگیزه‌هایش از ایرانی‌ها می خواهد که راه او را دنبال کنند.
احمد زیدآبادی - تحلیلگر مسایل ایران
بی بی سی فارسی

Friday, August 14, 2009

دیپلمات لیبیایی : امام موسي صدر هنوز زنده است

[gaddafi+-+free+imam+sadr.jpg]

يک منبع ديپلماتيک ليبيايي که از نظام معمر قذافي رهبر ليبي جدا شده است ، به " الجزاير تايمز " گفت سيد موسي صدر رهبر جنبش محرومان لبنان ، هنوز درقيد حيات است و زيرنظر دستگاه هاي امنيتي ليبي و درمکاني بسيار ويژه نگاهداري مي شود.

به گزارش العالم، سيد موسي صدر موجبات نگراني بسياري از گروه هاي لبناني را که وي توانست طرح هاي ويرانگر آن ها را نقش بر آب کند ، فراهم کرده است.

يک گروه فلسطيني در لبنان سعي داشت موسي صدر را ترور کند و وي درواکنش گفت : عمامه من ، از مقاومت فلسطين حمايت خواهد کرد . اين روزها مصادف با سالروز ناپديد و ربوده شدن موسي صدر در ليبي است.
شايان ذکر است که سيد موسي صدر در تاريخ 25/8/1978 به همراه شيخ محمد يعقوب پدر حسن يعقوب نماينده
لبناني و عباس بدرالدين (خبرنگار ) در سفري رسمي وارد ليبي شد و در هتل الشاطي در طرابلس غرب مهمان مسئولان ليبيايي شدند.

رسانه هاي گروهي ليبي هيچ خبر يا گزارشي درباره رسيدن امام موسي صدر به ليبي و رويدادهاي سفر وي به اين کشور و ديدار وي با معمر قذافي رهبر ليبي يا ديگر مسئولان ليبيايي منتشر نکردند. وي آخرين بار در ظهر روز 31/8/1978 با دو همراهش در ليبي مشاهده شد.

بعد از اينکه هيچ خبري از وي و همراهانش به دست نيامد ، سر وصدايي جهاني درباره ناپديد شدن آنان به پا خاست و مسئولان ليبيايي در تاريخ 18/9/1978 اعلام کردند که آن ها بعدازظهر روز 31/8/1978 سوار برهواپيماي " آليتاليا " ، طرابلس غرب را به مقصد ايتاليا ترک کردند.
چمدان هاي موسي صدر و نيز شيخ محمد يعقوب در هتل " هوليداي ان " رم پايتتخت ايتاليا پيدا شد.

مسئولان قضايي ايتاليا تحقيقات گسترده اي را درخصوص اين قضيه آغاز کردند و بعد از اينکه ثابت شد که امام موسي صدر و همراهان او وارد خاک ايتاليا نشده اند ، نتيجه اين قضيه دادستان کل دادگاه رم در تاريخ 12/6/79 شد حکمي مبني بر مسکوت ماندن اين قضيه صادر کند.
در نتيجه تحقيقات گسترده ، دادستاني کل ايتاليا در تاريخ 19/5/ 79 به اين نتيجه رسيد که آن ها اصلا" ليبي را ترک نکرده اند.

به گفته اين ديپلمات جدا شده از نظام ليبي ، پرونده سيد موسي صدر و همراهان او به دست شخص معمر قذافي و سه نفر از مسئولان نظام وي است.

به اعتقاد اين شخص ، اطلاعات بررسي شده در ابتدا حاکي از آن بود که صدر فورا" کشته شده است و سرهنگ قذافي وي را به يک گروه فلسطيني تحويل داده تا او را اعدام کند اما واقعيت اين است که موسي صدر همچنان زنده است و پا به سن گذاشته و ده ها کتاب تاليف کرده است و ..
اين ديپليمات درباره بسته شدن اين پرونده توسط معمر قذافي گفت فشارهاي عربي و اسلامي بايد به بالاترين حد برسد تا اين پرونده بسته شود ؛ همانطور که پرونده لاکربي و ديگر پرونده ها بسته شد.

آیا چادر قذافی در فضای سبز پاستور بر پا می شود !!؟


آیا چادر قذافی در فضای سبز پاستور بر پا می شود !!؟

قضیه قذافی و چادرش به مثال شمس و مولانای ماست .. او گویی برای آنکه ثابت نماید افریقایی است در چادر می زید! و جالب آنکه چادر خویش به این لنگه و آن لنگه دنیا نیز می برد تا ترک عادت ننماید .. که ترک عادت موجب مرض است .. و بدین سبب است که امیر المومنین معمر قذافی از هر درد و مرضی مبرا است ( علی الخصوص جنون) !!!

چادر قذافی

چندی پیش با برخی از هم مکتبان ، بحث آن شد که آیا معمر چادر خویش به ایران آورد تا ما از زیارت این چادر گران سنگ بی بهره نمانیم ؟

یکی از مریدان احمدی گفت : خیر .... و نفی این حقیقت از سوی وی بدان سبب بود که از پایه با آمدن قذافی مخالف بود و بر این اندیشه پایبند که احمدی هر کس و بی کسی را به این مرز و بوم دعوت نمی کند . حال آنکه غافل بود احمدی سنگ در ته چاه انداخته و دگر کاری از کس بر نمی آید .

یکی دیگر گفت : به فرض آنکه قذافی به ایران بیاید .. مگر در ایران کاروانسرا (هتل) نداریم که در هنگام اقامتش در این سرزمین پاک در آنجا سکنی گزیند ؟

و من در جوابش تیتر های خبری زیر را قرائت کردم :

سفر به فرانسه : ... معمر قذافی در پی سفر خود به فرانسه از اقامت در کاخ الیزه سر باز زد و به رسم سنت صحرا تصمیم گرفت در چادر اقامت کند. چادر وی در محوطه هتل مارینی در کنار کاخ الیزه برپا شد. تمامی محافظان وی را زنان تشکیل می دهند که همراه وی به پاریس سفر کرده اند ...

سفر به روسیه : ... چادر قذافي بار ديگر دردسرآفرين شد. رهبر ليبي در سفر اخير خود به روسيه، مقامات مسكو را با برپا كردن چادرش شگفت زده كرد. بسياري از دست‌اندركاران اين سفر، به مدت چند ساعت در تكاپو بودند تا بتوانند محل مناسبي را براي برپا كردن چادر معمر قذافي بيابند ... در همين حال چگونگي نصب چادر رهبر ليبي در باغ تاينيتسکي در کاخ کرملين که در پروتکل ليبي و روسيه قيد شده بود ميان هيات همراه ليبي و روسي مورد بحث قرار گرفت و عمليات نصب آن آغاز شد ...

سفر به ایتالیا : ... سرهنگ معمر قذافي درطول اقامت چهار روزه خود در رم پايتخت ايتاليا در چادر سنتي که براي او و همراهان وي در يکي از پارک هاي پايتخت برپا شده است اسکان خواهد يافت برپايي چادر وي در پارك "فيلا پامفيلي " رم نيز با اعتراض سازمان هاي محيط زيست و برخي از نمايندگان پارلمان ايتاليا روبه‌رو شد ...

سفر به اوکراین : قذافی همیشه طی سفرهای خارجی خود از اقامت در هتل و آپارتمان های مرفه امتناع کرده و چادر بدوی خود را برپا می کند. طبق اطلاعات موجود از منابع آگاه، گروه تدارک سفر رهبر انقلاب لیبی که پیشتر وارد مینسک شده است، چادر وی را در محوطه رزیدنس دولتی "زاسلاوال" برپا کرده است...

سفر به اجلاس گروه هشت : ... قذافي در نشست گروه هشت، چادر خود را در ورزشگاه فوتبال لاكويلا بنا كرد. نشست‌هاي گروه هشت نيز با توجه به زلزله شهر لاكويلا و آواره شدن هزاران نفر در اين شهر برگزار شده است...

و حال سوال اینجاست : به راستی قذافی چادر خویش در کجای تهران بر پا می کند ؟

با توجه به سرگذشت مللی که تا به امروز میزبان این موجود ناشناخته بوده اند و نیز مهمان نوازی بی نظیر دولتمردان جمهوری اسلامی ایران به نظر می رسد که چادر زیبای قذافی در فضای سبز پاستور بر پا شود .. و چه ننگ آور برای ایران و ایرانی ..

قذافي: انجيل كنوني انجيل واقعي نيست !!!

معمر قذافي رئيس جمهور ليبي گفت " انجيلي كه در حال حاضر موجود است انجيلي نيست كه خداوند بر حضرت عيسي نازل كرده است."به گزارش خبرگزاري انتخاب به نقل از خبرگزاري المان از اگادس نيجر ، معمر قذافي جمعه پس از نماز مغرب و عشا كه با حضور صدها هزار نفر از نقاط مختلف جهان در شهر اگادس نيجر برگزار شد گفت " انجيلي كه در حال حاضر در دست ما وجود دارد انجيل واقعي نيست چرا كه در انجيل واقعي امده است پس از عيسي پيامبري خواهد امد كه نامش محمد است. واين آن چيزي است كه در ان كتاب مقدس به ان تاكيد شده است."
وي با اشاره به اينكه وجود چند دين مختلف بعد از حضرت محمد (ص) يك اشتباه تاريخي است و دين بعد از محمد (ص) بايد يكي باشد تاكيد كرد " عيسي (ع) نه به صليب كشيده شده و نه كشته شده است بلكه ان شخصي كه به صليب كشيده شده شخصي غير از عيسي (ع) بوده است."
رئيس جمهور ليبي در سخنان خود به مناسبت ميلاد پيامبر اسلام كه عمر البشير رئيس جمهور سودان ، ممدو طنجه رئيس جمهور نيجر ، توماني توره رئيس جمهور مالي ، ادريس دبي رئيس جمهور چاد و فرزند محمد فال رئيس شوراي انتقالي موريتاني نيز حضور داشتند اين سوال را مطرح كرد كه چرا تاريخ بر مبناي وفات حضرت محمد (ص) محاسبه نمي شود ، چرا تاريخ بر اساس ميلاد عيسي (ع) است نه بر اساس وفات محمد (ص) ؟"

وي تاكيد كرد " نمازي كه در حال حاضر پيروان عيسي (ع) اقامه مي كنند ان نمازي نسيت كه عيسي (ع) و پيروانش مي گذاردند."

منبع

معمر قذافی موجودی ناشناخته

... مهمترين حاشيه اجلاس سران افريقا و اروپا، شخصيت معمر قذافي بود، که با برپا کردن چادر در اطراف هتل محل اقامت سران، حاضر به سکونت در هتل نشد!

رهبر انقلاب ليبي در اقدامي جديد طي سفر خود به فرانسه براي اقامت 5 روزه در پاريس، از يک هفته پيش در مرکز اين شهر خيمه اي عربي به سبک خيمه اعراب بياباني برپا کرده و از مهمانان خود در اين خيمه استقبال مي کند.

بسياري از تحليل گران سياسي و شهروندان جهان عرب، معمر قذافي را يک نابغه در رفتارهاي سياسي مضحکانه مي دانند که هر از چندگاهي با رفتارهاي عجيب و خنده دار خود، تيتر يک روزنامه هاي جهان عرب را به خود اختصاص مي دهد.قذافي طي اقدامي ديگر نيز در سال 2005 در نشست سران عرب در الجزاير خود را رهبر رهبران عرب ناميد و تعجب تمام حاضران را برانگيخت.

دقايقي بعد نيز اعلام کرد: چرا اسرائيلي ها و فلسطيني ها در کنار يکديگر زندگي نمي کنند و يک کشور مشترک به نام اسراطين تشکيل نمي دهند؟

اين سخن قذافي به شدت مورد تمسخر روزنامه ها قرار گرفت به طوري که نوشتند: آقاي قذافي، چرا در کلمه اسراطين، اول بخش اسرا از کلمه اسرائيل است را آورده ايد و بعد بخش طين که از کلمه فلسطين است؟

از رفتارهاي ديگر رهبر ليبي که تعجب همگان را بر مي انگيزد اينست که وي اساسا يک فرد سيگاري نيست، بلکه همه ساله در نشست سران عرب در سالن نشست و در حين برگزاري مراسم، سيگار برگ مي کشد.

از نکات ديگر تعجب برانگيز تيم حفاظتي وي است. قذافي در يکي از نشست هاي سران عرب که در شرم الشيخ در مصر برگزار شد، حدود 50 زن غول پيکر را براي حفاظت از جان خود به عنوان تيم حفاظتي استفاده کرد.

رهبر ليبي در سال 2001 نيز براي حضور در نشست سران عرب در اردن بيش از 200 نفر نيروي حفاظتي را به همراه خود به اردن برد.

تيپ ظاهري و لباسهاي معمر قذافي هم نکته قابل توجهي است. زيرا وي در مراسم مختلف با لباسهاي عجيب و رنگارنگ حاضر مي شود.

و مطلبي جالب اينکه

فيلم سينمايي پرخرج "ظلم: سالهاي عذاب" به کارگرداني فيلمساز مشهور سوريه اي "نجده انزور" کليد مي خورد.
اما کجاي اين خبر جالب است؟
اين که فيلم مزبور بر اساس داستاني از معمر القذافي رئيس جمهور ليبي ساخته خواهد شد!
و جالبتر اينکه: هزينه ساخت اين فيلم بر اساس گفته هاي کارگردانش بالغ بر ?? مليون دلار خواهد بود!
قرار است هنرپيشه هاي بزرگي چون آنتوني هاپکينز ، کوين اسپيسي ، بن کنگسلي و عمر الشريف در اين فيلم به ايفاي نقش بپردازند.
تمام هزينه اين فيلم توسط حکومت ليبي ( آقاي قذافي!) پرداخت خواهد شد.
داستان اين فيلم درباره دوران اشغال ليبي توسط ايتاليا و جنايات ارتش ايتاليا در اين مدت و نيز مقاومت مردم ليبي خواهد بود.
قرار است صحنه هايي از لحظات پاياني زندگي قهرمان ليبي عمر مختار نيز در اين فيلم گنجانده شود. البته اينبار نقش عمر مختار را عمر الشريف بازي خواهد کرد!!! (چند سال پيش نيز پسر قذافي گفته بود اگر امريکا زندگي پدرش را بصورت يک فيلم هاليوودي بسازد، اسرائيل را به رسميت خواهند شناخت!!! البته زود فهميد که چي گفته است و حرفش را پس گرفت!).

منبع : پرچم سبز